سجاد درفش پور - داننشجوی دکترای گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم دانشگاه ارومیه
حسن پوروثوقی - داننشجوی دکترای گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم دانشگاه ارومیه
رحمان فرخی - استادیار گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم دانشگاه ارومیه

فلسفه کشاورزی دقیق این است که نهاده های کشاورزی نظیر سم و کود و غیره متناسب با نیاز هر بخش از کشتزار به کاربرده شود. بکارگیری مدیریت موضعی محصولات زراعی (SSCM) در اعمال نهاده بصورت نرخ متغیر رهیافتی مفید به منظور بهینه سازی مصرف نهاده های زراعی و حفظ محیط زیست است. با این توضیح به نظر می رسد توزیع یکنواخت سم ویا کود در سطح مزرعه نه به خاطر مصلحت بلکه از روی اجبار و به علت نبودن روشی که بتواند این مواد شیمیائی را فقط درحد مورد نیاز به کار برد، ضروری به نظر میرسد. تنظیم نرخ بذرکاری یا اعمال مواد شیمیایی در حین حرکت نیاز بهحسگرها، کنترل کنندههای الکترونیکی و سیستم های رانش مکانیکی دارد که مجموعه آنها را فن آوری های نرخ متغیر می-نامند. دو راهکار دستیابی به اجرای فن آوری نرخ متغیر، یکی بر مبنای حسگر و دیگری بر مبنای نقشه است. هر یک از ایندو روش دارای مزایا و معایبی می باشند. تاکنون این فن آوری بیشتر در زمینه ی اعمال کودهای شیمیایی و علف کش هاتوسعه یافته است حال آنکه روشهای مدیریت مکانی میتواند در زمینه ی کاشت، خاکورزی وسیستم های آبیاری نیز توسعهیابد. با توجه به جایگاه مهم این فناوری جدید در امر کشاورزی دقیق، این مقاله به بررسی تحقیقات مهم در این زمینهپرداخته است.

فناوری نرخ متغیر، مدیریت خاص مکانی، نقشه ی عملکرد محصول و کشاورزی دقیق