میثم شیرخدایی - دکتری مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی بین الملل استادیاروعضوهیئت علمی دانشگاه مازندران بابلسرایران
فرشته خلیلی پالندی - دانشجوی کارشناسی ارشدمدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی بین الملل دانشگاه مازندران بابلسرایران
ندا طهماسبی روشن - دانشجوی کارشناسی ارشدمدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی بین الملل دانشگاه مازندران بابلسرایران

در کشاکش رقابتهای بی رحمانه، استراتژی های سنتی دیگر آن نتایج پیشین را به بار نمی آورند. مشتریان نیز زمانی که موقع واکنش به پیام بازاریابی شما می شود، تبدیل به افرادی گزینش گر می شوند و غالب اوقات، پیام شما را نادیده میگیرند. یکی از دلایل این سردرگمی در میان مصرف کنندگان، امکاناتی است که فناوری در اختیار گذاشته است. امروزه به مدد یک فناوری ساده می توان به میلیونها انسان دست یافت اما همین سهولت موجب آن شده که مصرف کنندگان زیر بار سنگین بمباران اطلاعاتی قرار بگیرند و مغز آنها به صورت خودکار پیام های غیرمرتیط و فاقد گیرایی لازم را از فیلترهای خود عبور ندهند. اما آیا می توان از فناوری در جهت عکس این موضوع بهره برد، با این که این خود تکنولوژی بوده است که موجب پراکندگی مخاطبان، گزینش گر شدن آنها در حد افراط گونه و اشباع ذهن آنها به وسیله ی تبلیغات و اطلاعات شده است می توان از این آشفتگی و بی نظمی یک الگوی منظم استخراج کرد و آن را به نفع خود پایان داد. بازاریابی عصبی به مدد فناوریهای نوین و علوم شناخت ساختار و عملکرد مغز انسان، دنیای کسب و کار را دستخوش تحول کرده و از طریق ابزار نوین در تحقیقات بازاریابی و با توجه به عملکرد مغز و سیستم اعصاب بدن اطلاعات ناپیدا را از مغز مردم استخراج می کند. در این مقاله سعی محققان بر این است که به بررسی تعاریف و ادبیات نظری بازاریابی عصبی و ابزارهای ان بپردازند تا از این طریق شناخت مناسبی از این مفهوم در اختیار محققان قرار گیرد

بازاریابی عصبی /الکتروانسفالوگرافی /تصویربرداری کاربردی رزونانس مغناطیسی مغز