نازیلا قنبری
محمد خاک سفید

در راستای فردی دانش آموزان، که حاکی از وجود قضاوت و توانایی های آنان است، از مهم ترین اصول و مواردی است که همیشه باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد. از جمله توانایی های متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بین عملکرد آنان می شود، توانایی های شناختی و از جمله هوش است که میزان آن در همه افراد یکسان نیست. در نتیجه باید به آن توجه خاصی مبذول شود. زیرا نوع و سرعت آموزش باید به توانمندی های شناختی دانش آموزان هماهنگ شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر سطح درآمد خانواده و سطح سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تعداد 12 آموزشگاه استثنایی و 19 تعداد معلمان 19 نفر در نظر گرفته شده است. به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس از مدارس سطح شهر مشهد انتخاب شدند. شیوه مورد استفاده در این تحقیق از دو روش هم به صورت ارزیابی معدل دانش آموز به دو گروه با درآمد بالا و پایین محاسبه می شود و هم به صورت پرسش نامه ای است که حتی الامکان سعی شده است با پژوهش به صورت ارائه شرایط واقعی وجود گزارش گردد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین سطح درآمد خانواده و پیشرفت تحصیلی کم توان ذهنی رابطه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین سطح سواد والدین و پیشرفت تحصیلی کم توان ذهنی رابطه وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار نمود که بین سطح درآمد و سطح سواد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی رابطه بسیار زیادی وجود دارد. به عبارتی ساده تر هر چه سطح درآمد خانواده و سطح سواد خانواده بیشتر باشد و فرزندان آنها نیز از پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردار هستند چرا که با ایجاد فضای آموزشی مناسب و تهیه امکانات و ملزومات آموزشی به نوعی سرمایه گذاری بلندمدت و مطمئن تر نموده است که این امکان در خانواده های طبقه پایین تر کمتر اتفاق می افتد.

سطح درآمد خانواده،سطح سواد خانواده،پیشرفت تحصیلی،دانش آموزان کم توان ذهنی