پوریا دربند یوردشاهی - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، موسسه آموزش عالی آفاق، ارومیه، ایران
آرش محمدی فلاح - استادیار گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارومیه
جواد شریف نژاد - استادیار گروه معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارومیه

رویکردها و گرایش های گوناگون در هنر و معماری همواره در طی زمان تغییر کرده اند، امروزه مسیله ی ((بحران معنوی)) مطرح است که برخی صاحب نظران بر این باورند که ریشه ی اصلی این مشکل، فاصله گرفتن هنر و معماری از ریشه ی حقیقی خود است. در صورتی که اگر اثر فراتر از فرم و ظاهر دارای معنا باشد، واقعی تلقی شده و ارزشمند است. حقیقت که خود ریشه در جهان شناسی دارد به تفصیل در طریقت های عرفانی و حکمی بحث شده است. ((حکمت اشراق )) که سهروردی آن را بنیان نهاده است، نه تنها به کشف و شهود حقیقت متعالی می پردازد بلکه ریشه های این طریقت را در ایران باستان نیز جستجو و بیان میکند. ((نور)) عنصر اصلی تعریف حکمت اشراق است که در تبیین اهداف غایی در فرم و فضای معماری میتواند نقش مهمی ایفا نماید. سوال پژوهش فوق این است که آیا نمود و تجلی ((نور)) به گونه ای که در حکمت اشراق بیان شده است، در هنر و معماری ممکن است این پژوهش بر آن است که با بررسی معانی و مراتب ((نور)) در حکمت اشراق، مفهوم تجلی و چهارچوب نظری آن، چیستی هنر و معماری دینی و حضور حکمت در بطن آنها امکان تحقق نمود یافتن نور در معماری را بررسی نموده و پاسخ دهد. در این فرآیند با بهره گیری از منابع و اسناد کتابخانه ای مطالعات صورت گرفته است که یک پژوهش بنیادی-نظری با ماهیت توصیفی میباشد.

حکمت در معماری، حکمت اشراق، معماری قدسی، نور در معماری، معماری اسلامی، تجلی نور