زیبایی و نسبت آن با خیر در نظام فلسفی توماس آکوئیناس
عنوان مقاله: زیبایی و نسبت آن با خیر در نظام فلسفی توماس آکوئیناس
شناسه ملی مقاله: JR_PHILO-13-27_006
منتشر شده در شماره 27 دوره 13 فصل در سال 1398
شناسه ملی مقاله: JR_PHILO-13-27_006
منتشر شده در شماره 27 دوره 13 فصل در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:
مرتضی شجاری - استاد فلسفه، دانشگاه تبریز
حسن فتحی - استاد فلسفه، دانشگاه تبریز
زهرا گوزلی - دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه تبریز
خلاصه مقاله:
مرتضی شجاری - استاد فلسفه، دانشگاه تبریز
حسن فتحی - استاد فلسفه، دانشگاه تبریز
زهرا گوزلی - دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه تبریز
در نظام فکری توماس زیبایی امری متافیزیکی است. اتخاذ چنین رویکردی نسبت به زیبایی، لزوما آن را با دیگر مفاهیم فلسفی ارزشی مرتبط میسازد. میتوان گفت که در بستر تفکر یونانی و قرون وسطایی که غالبا تفکری مابعدالطبیعی است، فهم زیبایی جدای از خیر امری تقریبا غیرممکن است. دلیل این امر را شاید بتوان اینگونه تبیین کرد: زیبایی و خیر در این بستر فلسفی، عمدتا به عنوان صفات عینی موجودات تلقی میشوند. توماس نیز در این بستر تاریخی - فکری قرار دارد؛ به همین دلیل او نیز به عنوان فیلسوفی مابعدالطبیعی همچون پیشینیان خویش رویکرد مشابهی را نسبت به زیبایی اتخاذ کرد و این مفهوم را با وجود پیوند داد. از اینرو میتوان زیبایی را صفتی فرامقولهای تلقی کرد که لزوما با خیر در ارتباط است؛ زیرا صفات فرامقولهای نه تنها با وجود، بلکه با یکدیگر نیز مرتبط هستند. زیبایی در فلسفه توماس، در عین حال که امری عینی است، با ادراک و با نفس شناسنده نیز مرتبط است و این ارتباط به نوبه خود، آن را با قوه دیگر نفس، یعنی با قوه شوقیه نیز مرتبط میسازد. در پی این ارتباط است که قوه شوقیه نفس به واسطه قوه تعقل زیبایی را تصاحب کرده و اتحادی عینی و واقعی با آن مییابد و در نتیجه به کمال و فعلیت نهایی خویش میرسد.
کلمات کلیدی: زیبایی, خیر, صفات فرامقوله ای, آکوئیناس
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/931517/