بررسی کارآیی قارچ کش لونا سنسیشن® 500SC علیه Venturia inaequalis ، عامل بیماری لکه سیاه سیب درختی

نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: تهران
شهر موضوع گزارش: تهران
شناسه ملی سند علمی: R-1051724
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 304
تعداد صفحات: 20
سال انتشار: 1395

نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.

  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این طرح پژوهشی:

چکیده طرح پژوهشی:

بیماری لکه سیاه با عامل Venturia inaequalis (Cooke) Winter، یکی از مهمترین بیماری های سیب در دنیا می باشد که به ویژه در مناطق دارای آب و هوای مرطوب و سرد خسارت آن به بیش از 70 درصد نیز می رسد. گستردگی و خسارت بالای این بیماری مدیریت شیمیایی آن را اجتناب ناپذیر می کند. ازآنجاکه V. inaequalis احتمال خطر (ریسک) بالایی از توسعه مقاومت به قارچ کش ها را دارد، استفاده متناوب از قارچ کش های موثر از گروه های مختلف و با مکانیسم تاثیر متفاوت و یا استفاده از قارچ کش هایی با مکانیسم های اثر چندگانه در برنامه های مدیریت بیماری جهت جلوگیری از بروز مقاومت، ضروری است. قارچ کش جدید تری فلوکسی استروبین + فلوپیرام (لوناسنسیشن500 SC ®) محصول شرکت بایر یک قارچ کش سیستمیک با دامنه اثر وسیع می باشد که برای کنترل بیماری لکه سیاه سیب ارایه شده است. در بررسی حاضر کارایی قارچ کش تری فلوکسی استروبین + فلوپیرام (لوناسنسیشن500SC ®) در مقایسه با قارچ کش های تری فلوکسی استروبین (فلینت®50% WG)، بنومیل (بنلیت® 50% WP) و کاپتان (کاپتان® 50% WP) برای کنترل لکه سیاه سیب مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در استان های البرز، خراسان شمالی و کهگیلویه و بویر احمد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و هر تیمار در 4 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل تری فلوکسی استروبین ( فلینت®50% WG ) با دوز 2/0 در هزار، بنومیل (بنلیت® 50% WP) با دوز 5/0 در هزار، تری فلوکسی استروبین + فلوپیرام (لوناسنسیشن500 SC ® ) با دوزهای 2/0، 4/0 و 6/0 در هزار، کاپتان (کاپتان® 50% WP) با دوز 3 در هزار بودند. سم پاشی در سه نوبت (نوبت اول: مرحله تورم جوانه های برگی ، نوبت دوم: مرحله ریزش گلبرگ ها، نوبت سوم: 14 روز بعد از سم پاشی دوم) انجام شد. حدود30 روز پس از مشاهده اولین علایم بیماری در شاهدها، درختان تیمار شده بررسی و نمونه برداری از برگ ها و میوه ها صورت گرفت. درصد وقوع بیماری و درصد شدت بیماری با استفاده از داده های به دست آمده از یادداشت برداری ها در هر سه منطقه محاسبه گردید و در برنامه آماری SAS مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند. مقایسه میانگین های درصد وقوع و شدت بیماری با آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. نتایج نشان داد که در هر سه استان بین تیمارهای آزمایشی و شاهدها اختلاف معنی دار وجود دارد (P = 5% ). در استان کهگیلویه و بویراحمد، لوناسنسیشن 4/0 و 6/0 در هزار بهترین کارایی را نسبت به سایر تیمارها داشته و شدت بیماری در درختان مربوطه، حدود 96 درصد در برگ ها و حدود 98 درصد در میوه ها کمتر از شاهدها بود. وقوع بیماری نیز روی میوه و برگ درختان مربوط به این تیمارها کمتر از سایرین بود. در استان خراسان شمالی نیز فلینت 2/0 در هزار و لوناسنسیشن 4/0 در هزار، بهتر از سایر تیمارها در کنترل شدت بیماری موثر بوده و حدود 75 درصد نسبت به شاهدها شدت بیماری را روی میوه کاهش دادند. روی برگ ها نیز لوناسنسیشن 4/0 در هزار حدود 80 درصد کارایی داشت. از لحاظ کنترل وقوع بیماری روی میوه ها، کلیه تیمارهای مربوط به قارچ کش ها به جز بنومیل بدون اختلاف معنی دار آماری از یکدیگر قرار گرفتند. وقوع بیماری روی برگ درختان تیمار شده با هر سه غلظت لوناسنسیشن و فلینت 2/0 در هزار نیز کمتر از سایر تیمارها بود. در استان البرز، لوناسنسیشن 4/0 و 6/0 در هزار و فلینت 2/0 در هزار بهترین کارایی را داشته و نزدیک به صد در صد شدت بیماری و وقوع بیماری را روی برگ ها نسبت به شاهدها کاهش دادند. نتایج حاصل از سه استان نشان داد که قارچ کش جدید لوناسنسیشن500 SC ® با دوز 4/0 و 6/0 در هزار و فلینت® WG 50% با دوز 2/0 در هزار طی سه نوبت سم پاشی از کارایی بالایی در کنترل بیماری لکه سیاه سیب برخوردار هستند.واژه های کلیدی: کنترل شیمیایی، لکه سیاه، سیب درختی، مقاومت، تری فلوکسی استروبین+ فلوپیرام