ارزیابی تاثیرات نرخهای برق زمانحقیقی بر راهبرد میان مدت یک شرکت توزیع برق در یک محیط تجدیدساختاریافته با استفاده ازالگوریتم TLBO

در یک افق زمانی میان مدت، یک شرکت توزیع (DisCo) فعال جهت حضور موفق در بازار برق لازم است راهبردهای مشارکت خود در بازار لحظهای و قراردادهای دوجانبه و همچنین قیمت فروش ارائه شده به مشتریان را به نحوی بهینه تعیین کند. یک DisCo عموما قراردادهای دوجانبه با تولیدکنندگان امضا میکند تا بدین وسیله،قرارگیری در معرض ریسک مرتبط با قیمتهای بی ثبات بازار لحظه ای را کاهش دهد. با این حال، از آنجا که هزینه قراردادهای دوجانبه معمولا بیشتر از هزینه متوسط خرید از بازار لحظه ای است لازم است راهکارهای جایگزین به منظور مدیریت ریسک ارائه شود. از طرفی، قیمتهای متغیر با زمان از طریق فعال نمودن پتانسیل سمت تقاضا و تشویق مشتریان برای کاهش مصرف انرژی در دوره های اوج بار، فرصتی را برای DisCoها فراهم میکنند که بتوانند ریسک مالی تحمیل شده به واسطه قیمتهای بی ثبات بازار لحظه ای را کاهش دهند. به طور خاص، نرخهای متغیر با زمان می توانند جایگزین موثری برای حداقل بخشی از قراردادها دوجانبه پرهزینه باشند. مقاله حاضر با تمرکز بر روشهای قیمت گذاری زمان استفاده (TOU) و زمان حقیقی (RTP) و با استفاده از الگوریتم بهینه سازی مبتنی بر آموزش و یادگیری یک رویکرد جدید به منظور ارزیابی تاثیرات طرحهای قیمت گذاری مذکور در راهبرد بهینه DisCo در یک بازه زمانی میانمدت ارائه میدهد. در این مدل، رفتار کشسان تقاضا نسبت به قیمتهای TOU و RTP با استفاده از مدل ماتریس کشش قیمت (PEM) در نظر گرفته میشود. همچنین از طریق مطالعات موردی جامع نشان داده میشود که بکارگیری روشهای قیمتگذاری متغیر با زمان مذکور منجر به کاهش سطح مشارکت در قراردادهای دوجانبه و افزایش سودآوری DisCo خواهند شد.

کلیدواژه ها:

شرکت توزیع برق ، قراردادهای دوجانبه ، بازار لحظه ای ، قیمت گذاری زمان حقیقی