میزان دانش و درک اینترن های دانشگاه علوم پزشکی تهران از مطالب آمار زیستی

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 30

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IJME-11-5_011

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1402

چکیده مقاله:

با توجه به افزایش روزافزون مقالات در حوزه پزشکی نیاز پزشکان بالینی به کسب دانش در زمینه اپیدمیولوژی و آمار حیاتی افزایش می یابد، هر چند نتایج مطالعات نشان می دهد که تنها ۲۱ درصد از پزشکان می توانند تفسیر داده ها در مقالات را به طور صحیح درک کنند(۱). کارورزان که دانشجویان دوره اینترنی شناخته می شوند، بلافاصله پس از فراغت از تحصیل باید طبابت بالینی خود را آغاز کنند؛ لذا لازم است توانایی لازم برای استفاده از نتایج مطالعات و به کارگیری آنها در طبابت بالینی را داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی دانش و درک اینترن های دانشگاه علوم پزشکی تهران از مسائل آماری می باشد. یک سوم از اینترن های دانشگاه علوم پزشکی تهران (هشتاد نفر) در بهار ۸۹ به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه ای بر گرفته از پرسشنامه طراحی شده در مجله JAMA برای گردآوری داده ها به کار گرفته شد(۲). پرسشنامه اولیه به روش forward backward ترجمه شد. براساس نظر دو متخصص آمار و دو نفر از دانشجویان آگاه به پژوهش، هفت سوال حذف شد. سپس پرسشنامه به بیست نفر از اینترن ها داده شد و از آنها خواسته شد که مجددا پس از دو هفته پرسشنامه را تکمیل کنند. روایی پرسشنامه با تست آلفای کرونباخ ارزیابی گردید که برای سوالات نگرش ۷۳/۰، برای سوالات اطمینان ۶۹/۰، و برای سوالات ارزیابی دانش ۷۴/۰ محاسبه شد سوالاتی که در ارتباط با تمایل بودند از یک تا پنج نمره دهی شدند. سوالات مربوط به تمایل و توانایی تفسیر از یک تا پنج و سایر سوالات به صورت تست چهار گزینه ای در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. اطلاعات شصت پرسشنامه تکمیل وجمع آوری شد. داده ها وارد نرم افزار SPSS-۱۳ شده، از آزمون Independent sample t test جهت مقایسه استفاده شد. سی و هشت شرکت کننده در کارگاه های آمار روش تحقیق نیز شرکت کرده بودند. میانگین توانایی تفسیر ۱/۳±۲/۱، تفسیر نتایج روش آماری ۵/۱۰±۸/۲، و تشخیص این که آیا روش آماری درست به کار رفته ۱/۱±۴/۲، محاسبه شد. تعیین نوع مطالعه ، علت دوسوکور بودن کارآزمایی بالینی تصادفی، و تشخیص صحیح خطای سیستمیک به ترتیب توسط ۳۱(۷/۵۱ درصد) ، ۱۷(۳/۲۸ درصد) ، ۴۹(۷/۸۱ درصد) از شرکت کنندگان به درستی پاسخ داده شده بود. فراوانی پاسخ های صحیح تفسیر P value ، Confidence Interval)CI) و اعتبار آزمون به ترتیب ۱۹(۷/۳۱ درصد) ، ۱۶(۷/۲۶ درصد) و ۲۷(۴۵ درصد) بود. دو میانگین تشخیص صحیح روش آماری به طور معناداری بین دو گروهی که در کارگاه شرکت کرده یا نکرده بودند، تفاوت داشت(۰۱/۰p=). در مطالعه کنونی اطمینان جهت تفسیر اطلاعات در یک سوم شرکت کنندگان گزارش شده بود. این نتایج با نتایج مطالعه Windish و همکاران که به بررسی دانش آماری دستیاران پرداخته بودند هم خوانی داشت. در مطالعه آنها تنها یک چهارم افراد اطمینان در تفسیر اطلاعات را گزارش کرده بودند(۲). عدم اطمینان در تفسیر نتایج روش های آماری با این یافته مطالعه که هیچ یک از سوالات به درستی توسط تمامی شرکت کنندگان پاسخ داده نشده بود هم خوانی داشت. مطالعه ما نشان می دهد هرچند اپیدمیولوژی و آماردر کلیه مقاطع تحصیلی پزشکی تدریس می شود. ولی مفید بودن آنها زیر سوال است.