بررسی انتقال تصوف با تکیه بر سیر تاریخی نظریه وحدت وجود از ابنعربی تا بیدل
محل انتشار: پژوهشنامه تاریخ، دوره: 11، شماره: 41
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 57
فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_HISTO-11-41_003
تاریخ نمایه سازی: 28 آذر 1402
چکیده مقاله:
عرفان و تصوف اسلامی بهزعم پارهیی از محققین خاستگاهی شرقی دارد و از ادیان هند و بودایی به انحای گوناگون به جهان اسلام راه یافته است. آموزههای وحدتوجودی هندی، ابتدا مکتب خراسان از تصوف را تحت تاثیر قرار داد و سپس از این طریق در مکتب عراق نیز تاثیر گذاشت. محیالدین ابنعربی اندلسی به عنوان موجد و یا حداقل مدون عرفان نظری یا حکمت فلسفی، در عرفان و تصوف تاثیر فراوان نهادهاست. آثار ابنعربی همراه با شرحها و تفسیرها و حتی انتقادها و تکفیرها، مرزهای ممالک اسلامی را درنوردید و از منتهیالیه غرب، به هندوستان در اقصی نقاط شرق که خارج از مرزهای جهاناسلام بود، رسید. میرزاعبدالقادر بیدلعظیم آبادیکهدرایرانبهدهلویمشهوراستازآرایعرفانیابن عربیتاثیرفراوانپذیرفتهاست،بهگونه ییکهمی تواناورابقیه السیفشارحینابن عربیدانست. بیدلعلی رغمشهرتومحبوبیتفراوانیکهبینفارسی زبانانشبه قارهو آسیای میانهدارد،در ایرانبه خوبیشناختهنیست. اینمقالهبادیدگاهیتطبیقیبه بررسی انتقال تصوف و همراه با آن، شعر پارسی به هندوستان میپردازد، سپس تاثیر آرای ابنعربی در مهمترین مساله تصوف و عرفان، یعنی وحدت وجود را در آثار بیدل با ذکر شواهد بررسی مینماید.
نویسندگان
مسعود صدقی
دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، عرفان اسلامی، تهران، ایران
ابوالفضل محمودی
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، عرفان اسلامی، تهران، ایران