اثربخشی مداخله معنوی بر ادراک خدا و نگرش نسبت به مرگ در زنان مبتلا به سرطان پستان

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 794

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSYCONGRESS09_127

تاریخ نمایه سازی: 6 بهمن 1395

چکیده مقاله:

مقدمه: سرطان پستان شایع ترین سرطان در بین زنان، با رشد رو به افزایش خود یعنی 2/32 در هر صد هزار نفر به یکی از شایع ترین بدخیمی ها در میان زنان ایرانی تبدیل شده است. سرطان پستان نمودی از آسیب مزمن در بین زنان است. این بیماری، همانند تمام بیماری های مزمن، شامل خطرها و مشکلات در حال تغییر است که اغلب طی زمان شدت می یابند. رنج متعدد این بیماری شامل عوارض خلقی متعدد از جمله درماندگی، تهدید به مرگ، عود مجدد بیماری، نگرانی در مورد آینده، رنج ناشی از درد، مشکلات ناشی از بدعملکردی فردی، خانوادگی و اجتماعی و... می باشد. با توجه به این که سن ابتلا به سرطان پستان برخلاف کشورهای غربی در زنان ایرانی در سنین پایین تر می باشد، پس افراد بیشتری در معرض خطر ابتلا به این بیماری می باشند، لذا بررسی، تشخیص و کنترل این بیماری از اهمیت به سزایی برخوردار است. در این راستا به کارگیری عناصر معنوی در قالب تکنیک های مشاوره و روان درمانی (مداخله معنوی) در کاهش عوارض روانی، درمان روان-شناختی و ارتقای سلامت معنوی مراجعان سهم به سزایی ایفا می کند.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهداء تجریش در سال 1394، از این میان 16 نفر به روش دردسترس انتخاب و به روش تصاذفی در دو گروه گماشته شدند (8 نفرگروه کنترل و8 نفر گروه آزمایش). گروه آزمایش تحت معنویت درمانی قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. مداخله طی10 جلسه، به فاصله هر هفته یکبار، به مدت 90 دقیقه آموزش و اجرا شد. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش پرسشنامه های 72 سوالی ادراک خدا و 32 عبارتی نگرش نسبت به مرگ (DAPR) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به کارگیری مداخله معنوی (P<0.05) به شکل گروهی، در بهبود ادراک نسبت به خدا و نگرش نسبت به مرگ در گروه زنان مبتلا به سرطان پستان معنادار می باشد.بحث و نتیجه گیری: درمانگران با اتخاذ رویکرد معنوی با در نظر گرفتن باورهای فرهنگی- مذهبی مراجعان، با هدف تعالی آنها و رهبری به سوی خدا، به اصلاح نظام باورهای شناختی بیماران در برابر ابعاد معنوی حاصل از بیماری ای که خودشان دخل و تصرفی در پدیداری آن نداشته اند می پردازند. بازنشان دادن جنبه رحمانیت الهی، ادراک نادرست نسبت به پرودگاری که پیش از این تنبه گر و منتقم بود و نمود آن در بیمار شدن آن ها بود را تغییر می دهد. یادآوری این احساس دلبستگی بین آفریدگار و آفریده، محور رابطه بیمار و پروردگار را بنحوی خوشایند رقم می زند. اضطراب ناشی از ترس از مرگ و پایان پذیری هم، به پشتوانه تمرکز بر مهربانی و بخشایشگری و تلاش بر عمل صالح در این دنیا و حقیقت بقای انسان در دنیایی دیگر، که به نوعی حرکت از سوی کمال باقوه به سمت کمال بالفعل است کاهش می یابد. موجودیتی که با اینکه به گذشته می پیوندد، حتی آنچه فراموش کرده ایم و از حوزه آگاهی ما رفته است، از صفحه جهان پاک نمی شوند و به صورت بخشی در جهان باقی می مانند. آگاه شدن بیماران به جنبه مسئولانه از حیات ایشان و معنا پیداکردن زندگی ایشان رنج ناشی از ازدست دادن زندگی را می کاهد. درواقع بیماران درخواهند یافت که انسان مذهبی با انسان غیرمذهبی، تنها از این جهت اختلاف دارد که انسان با ایمان می تواند وجود خود را نه از سر وظیفه، که به صورت رسالت تجربه کند، یعنی به وجود آنکه وظیفه را به او محول کرده است، یعنی از منشأ رسالتش، آگاه می باشد و این رسالت را در زندگی خود می آفریند و به سمت آن حرکت می کند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

سعیده سرافرازمهر

دانشجوی دکتری سایکوآنکولوژی مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، روانشناس

نرجس صابریان

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، روانشناس، مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی

محمداسماعیل اکبری

استاد، مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی

فاطمه مدرسی عاصم

کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، روانشناس، مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی