نگاهی بر پارادایم ساختارگرایی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 998

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSCONF05_295

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396

چکیده مقاله:

ساختارگرایی، آیین فکری مهمی است که در نیمه دوم قرن بیستم در قلمرو فلسفه و علوم انسانی پدید آمد و سرچشمه تاثیرات فراوانی شد. این آیین، از دهه 1950 به طور عمده در فرانسه بسط یافت و تا دو دهه بعد در میان پژوهشگران و دانشگاهیان اروپایی و امریکایی اعتبار بسیار کسب کرد و در مردم شناسی، فلسفه، زیبایی شناسی، نقد ادبی، روان کاوی و حتی پژوهش های سیاسی بسیار راه گشا بود. ساختارگرایی در مطالعات فرهنگی نیز رویکردی غالب محسوب می شود. آثار رولان بارت با بررسی مقولات فرهنگی به مثابه اجزای یک نظام نشانه ای شاید در این زمینه پیشتاز بوده است. ساختارگرایی یکی از مهمترین مکاتب نقد ادبی معاصر نیز است این نقد بر نظام نشانه ای زبان تکیه دارد. ساختارگرایان برای بررسی ادبی و رسیدن به معنای متن، خود را محدود به خود متن و فرم آن کرده و به نویسنده و محتوای اثر توجهی ندارند. از دیدگاه ساختارگرایانه، ادبیات را تنها از طریق مطالعه متن و جنبه ادبی بودن آن (ادبیت) می توان مورد نقد و بررسی قرار داد

نویسندگان

مینا جعفری نژاد

کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه تبریز

موسی سعادتی

دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی دانشگاه کاشان