هوش فرهنگی مدیران، لازمه مدیریت اثربخش

بسیاری از سازمان های قرن بیست و یکم چند فرهنگی هستند. با بیشتر شدن گوناگونی در جمعیت نیروی کار و سازمانهایی که به سمت ادغام در اقتصاد جهانی روی آورده اند، افراد نیاز دارند تا به صورت منظم و قاعده مند با افرادی کهدارای فرهنگ های متفاوت و پیش زمینه های قومی و نژادی دیگری هستند، کار و تعامل کنند. در این راستا مدیرانکشور ما نیز در سازمان تحت امر خود با دو تنوع فرهنگی مواجه هستند؛ نخست این که کشور ما به دلیل تنوع قومیدارای گوناگونی فرهنگی است که این امر به وضوح در سازمانها قابل مشاهده است و افرادی از قومیت های مختلف و باپیش زمینه های متفاوت چه به عنوان استاد، مدیر، کارمند و مراجعهکننده با همدیگر تعامل و ارتباط دارند. دوم این کهدر شرایط کاری کنونی تنوع و جهانی سازی به صورت فزاینده ای در حال رشد و گسترش است و در این صورت تعامل بااستانهای دیگر که فرهنگ های متفاوتی دارند گریزناپذیر است. هدفی کلی مقاله حاضر تبیین مفاهیم هوش فرهنگی وجایگاه آن در مدیریت اثربخش سازمانی میباشد. روش انجام پژوهش به صورت مطالعه مروری بوده است. نتیجه کلیپژوهش حاضر نشانگر آن است که پرورش هوش فرهنگی یک نیاز حیاتی برای همه مدیران و کارکنان است. کشور ما بهدلیل تنوع قومی دارای گوناگونی فرهنگی است افرادی از قومیت های مختلف و با پیش زمینه های متفاوت چه به عنوانمدیر، کارمند و مراجعه کننده با همدیگر تعامل و ارتباط دارند.

کلیدواژه ها:

هوش فرهنگی ، مدیران ، سازمان ، اثربخشی ، ارتباطات