کودکان خردمند در قصه های عامیانه

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 677

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ADABICONF03_088

تاریخ نمایه سازی: 20 اسفند 1398

چکیده مقاله:

در اساطیر، مذاهب و افسانه های بسیاری از کشورها، کودکان خردمندی حضور دارند که با دانایی و ژرف اندیشی باورپذیری گره های کوری را می گشایند که حتی بزرگسالان نیزاز گشودن ان ناتوان اند. این گروه از کودکان، در واقع، بزرگسالاتی خردمند با تجربه در کالبدی کودکانه اند که به گونه اغراق آمیزی از دانش و یا نیروهای جادویی بهره مند شده اند. در مقاله پیش رو به بررسی سیمای کودکان خردمند در قصه های عامیانه فارسی پرداخته می شود منابع بررسی مقاله، متون روایی برجسته فارسی از جمله هزار و یک شب، کلیله و دمنه، طوطی نامه و جواهر الاسمار، سندبادنامه و نیز بخشی از قصه های عامیانه فارسی در کتاب قصه های ایرانی، تالیف ابوالقاسم انجوی بوده است. شاید در گذشته ها نیز مانندامروزه، کودکانی با استعدادهای ویژه در میان مردم حضور داشته اند و نبوغ آنان به صورت های گوناگونی در قصه ها و آثارهنری و فرهنگی بازتاب یافته است. اما به باور نگارنده، خردمند دانستن کودکان بیش از هر چیز، به اسطوره سازی روایان قصه ها و یا مردم از چهره های محبوب آنان باز می گردد. درباره بسیاری از بزرگان مذهبی، اساطیری و تاریخی، این باور در میان مردم فراگیر بوده است. که این بزرگان از همان آغاز تولد با کودکان دیگر تفاوت داشته اند و آثار خردمندی، ژرف اندیشی و نبوغ از همان سال های آغازین زندگی در رفتار و گفتار آنان آشکار بوده است. از نگاه مردم، بسیاری از این بزرگان به گونه ای با نیروهای فراطبیعی پیوند داشته اند. بخشی از این رویکرد اسطوره سازانه رادر حضور کودکان خردمند در قصه های عامیانه نیز می توان یافت. گفتنی دیگر این که در بسیاری از قصه های عامیانه، خواهر یا برادر کوچک تر، قهرمان اصلی داستان است و با بهره گیری از نیروی خرد، جادو و یا با یاری گرفتن از نیروهای متافیزیکی بر دشواری های پیش روی خود و یادیگران چیره می شود. الگوی یاد شده در بسیاری از قصه های عامیانه دیگر نیز کم و بیش تکرار می شود. یکی از دلایل برتری دادن کوچک تر بر بزرگ تر ها در این قصه ها این بوده است که در گذشته، مخاطب بسیاری از این قصه ها کودکان بوده اند و قصه گویان برای بالا بردن اعتماد به نفس کودکان و شهامت بخشیدن به انان بر این نکته پافشار می کرده اند که کوچک تر بودن همیشه نشانه کم توان بودن نیست و با بهره گرفتن از نیروی خود می توان بر هر دشواری چیره شد. بهره گیری از عنصر اغراق در قصه های عامیانه، به ویژه قصه های جادویی و اساطیر نیز نقش برجسته ای در ظهور کودکان خردمند در این گونه روایت ها داشته است.

نویسندگان

ناهید دهقانی

دانش آوخته دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز