بررسی فلسفه اخالق و هنر ارسطو و فلسفه هنر امام خمینی(ره)

در این مقاله برآنیم تا به مقوله هنر از دید امام خمینی و منظر فقها شیعی بپردازیم . رهنمودها امام راحل قطعاً می تواند از پیچیدگی ها این بحث تا حد زیاد پرده بردارد، اما تطبیق کلیات بر مصادیق همچنان رفتارها و پرسشنامه ها ضد و نقیضی را پای رو می آورد که بر فقیهان آگاه جامیه است وحدت رویه و نظر واحد در این عرصه ارائه دهند و گرد حیرت را از دیدگان مقلدین منتقد و محتاط بزداید همچنین به رویکرد اخالقی در هنر از مباحث ارسطو که غالب شارحان فلسفة ارسطو به نحوی از انحا به آن پرداخته اند. اما نظریات ایشان دارا اختلافات و بیضا تناقضات آشکار با یکدیگر، و گاه حتی در تقاب باآرای ارسطو است. این نکته را میتوان از یکسو ناشی از مفقود شدن بخشی از رسالة فن شیر و دیگر آثارارسطو و از سو دیگر، به دلیل اختلاط دو نوع حکمت عملی و ابداعی دانست؛ از آنجا که در رسالت ارسطو پیوند حکمت عملی و اخالق بدیهی است؛ لذا این ارتباط به حکمت ابداعی و اخالق نیز تسرّ یافته است. همچنین در تبیین مفهوم کاتارسیس، ارسطو دو نوح هدف اخلاقی و آموزشی در هنر را از یکدیگر تفکیک نموده و کاتارسیس را صرفا مربوط به گونة پر شور و شوق و برانگیزانندة هنر دانسته است و نه گونة اخالقی آن. نوشتار حاضر پس از بیان کلیات آرا ارسطو در باب هنر و اخالق، روشن می کند که بر خالف آنچه غالب شارحان ارسطو در ادوار مختلف تاریخی عنوان داشته اند، نگاه ارسطو به هنر نگاهی مستق از فواید مادی و اخلاقی است.

کلیدواژه ها:

ارسطو ، هنر ، امام خمینی(ره) ، فلسفة هنر ارسطو