تبیین جامعه شناختی یادگاری بافی در قالی های عشایری و روستایی ایران (مطالعه ی موردی: قالی کرمانشاه)
محل انتشار: دوفصلنامه گلجام، دوره: 14، شماره: 33
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 341
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_GOLJAM-14-33_004
تاریخ نمایه سازی: 2 بهمن 1399
چکیده مقاله:
در نظام قالی بافی ایران، در مواردی بافندگان اقدام به نوشته بافی نموده اند؛ این نوشته ها که اغلب شامل اعداد و اسامی هستند از الحاقات بافنده در حین بافت بوده و از نقشه فرش قابل تمایزند لذا می توان از آن با عنوان یادگاری بافی نام برد. اگرچه یادگاری بافی به منطقه و جغرافیای خاصی محدود نمی شود با این وجود در سبک های فرشبافی ایران، بیشتر در فرشهای عشایری و روستایی قابل مشاهده است. قالی سنتی منطقه ی کرمانشاه نیز که در سبک قالی های عشایری و روستایی و در زیر مجموعه ی قالی های کُردی قرار می گیرد، موارد قابل ملاحظه ای از یادگاری بافی را در خود گنجانده است. با توجه به تاریخ های یادگاری بافی ها در نمونه های مورد بررسی ، کنش مذکور در برهه ی زمانی خاصی آغاز و به تدریج خاتمه می یابد. نظر به شاخصه ی قالی سنتی بعنوان یک پدیده فرهنگیِ بومی و محلی از یک طرف، و تغییرات ساختاری در نظام قالی بافی کرمانشاه از طرفی دیگر، این سوال مطرح می شود که کنش یادگاری بافی از چه شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متاثر بوده است و گرایش های ذوقی و بینش بافندگان چه ارتباطی با تغییر و تحولات فرشبافی ایران به طور عام و فرشبافی کرمانشاه به طور خاص داشته است؟ هدف پژوهش حاضر تبیین جامعه شناختی کنش یادگاری بافی بر مبنای رویکرد الماس فرهنگی ویکتوریا الکساندر می باشد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از نقش نظام های حمایتی و توزیع کنندگان، چگونگی مصرف اثر و جامعه ی مخاطبان و تغییرات فرهنگی جامعه قالیبافان در بروز و افول کنش است.
کلیدواژه ها:
memorials weaving ، Kermanshah ، Cultural Diamonds ، tribal and rural carpets ، carpet Weavers. ، یادگاری بافی ، کرمانشاه ، الماس فرهنگی ، قالی عشایری و روستایی ، قالیبافان.
نویسندگان
فریبا یاوری
دانشکده هنر، دانشگاه شاهد
فاطمه مهاجر
دانشکده هنر و معماری، دانشگاه پیام نور تهران
علیرضا خدامی
دانشکده هنر ادیان و تمدنها، دانشگاه هنر اصفهان