در دفاع از علوم اجتماعی؛ نقدی بر سیاستگذاری فرهنگی اجتماعی که عاری از علوم اجتماعی است
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 323
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CPTT02_011
تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1400
چکیده مقاله:
شناخت، هدف هر شاخهای از دانش بوده و هدف هر شناختی بهبود شرایط موجود است. بنابراین غایت دانش،چیزی جز بهبود وضعیت بشر نیست. در این میان، علوم اجتماعی نیز کوششی است در جهت بهتر شدن زیستانسانی و اجتماعی. علوم اجتماعی رسیدن به این غایت را از راه های گوناگونی، از جمله نقشی که در سیاست گذاریمی تواند داشته باشد، انجام می دهد. یافته هایی که در این علوم در قالب پایان نامه ها، پژوهش ها و مقالات به دستمی آید، زمانی می تواند در مقیاس گسترده اثرگذار باشد که در قالب سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های خرد و کلانمورد استفاده قرار گیرد. اگرچه ضعف هایی در کیفیت پایان نامه ها، پژوهش ها و مقالات علوم اجتماعی وجود دارد، اماپرسش اساسی این است که همین پژوهش ها تا چه اندازه مورد استفاده قرار گرفته و مبنای سیاست گذاری های فرهنگیو اجتماعی واقع شده اند؟ درحالی که امروزه ایران نه در طرح مسئله و نه در حل آن، پژوهش محور و دانش بنیاننبوده، چگونه می توان به نقد دستاوردهای این علوم پرداخت و از ناکارآمدی آنان سخن گفت؟ فرایند سیاستگذاریفرهنگی اجتماعی در ایران از هر مسیری غیر از دانش و تحقیق رخ می دهد. نه علوم اجتماعی و نه عالم اجتماعیجایگاهی در این ساحت ندارند. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و با روش اسنادی می کوشد این واقعیت راصورت بندی کند که اگرچه تیغ انکار و بی مهری به علوم اجتماعی تیزتر و عریان تر از همیشه است، اما بهره ای ازدستاوردهای پژوهشی این علوم در سیاستگذاری برده نشده است تا امکان نقد و بررسی یا تخطئه آنها در مواجههبا مسائل اجتماعی وجود داشته باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فرهاد بیانی
استادیار جامعه شناسی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی