بررسی جهان شمولی اعلامیه جهانی حقوق بشر از منظر نقد مبانی اومانیستی آن
محل انتشار: فصلنامه جستارهای سیاسی معاصر، دوره: 3، شماره: 6
سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 217
فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_POLST-3-6_004
تاریخ نمایه سازی: 25 مهر 1400
چکیده مقاله:
چکیده چکیده حقوق بشر غربی به معنای حقوقی است که انسان ها صرفا به دلیل انسان بودن از آن برخوردارند و سرشت دینی و الاهی بشر، که ویژگی «از خدایی» بودن و «به سوی خدا» شدن و «استعداد برای نیل به کمال شایسته انسانی» داشتن را به همراه دارد، در این حقوق نادیده انگاشته شده است. این حقوق با محوریت تفکر لیبرالی، الحادگرایی، فردگرایی، و با نادیده گرفتن مبدا و منتهای جهان و هستی، غفلت از تکالیف، و به ویژه فرمالیسم، منظومه فکری بسته ای را شکل داده است که هر آن چه غیر غربی خوانده شود از این منظومه طرد می شود و دیگر به آن حقوق بشر اطلاق نمی شود و به جای توجه به اندیشه تعالی بشر، هویت واقعی انسان را نادیده می گیرد و در نتیجه، هرگونه تفاوت، مانند تفاوت عقیدتی، سیاسی، فرهنگی، نژادی، را با چالش جدی مواجه می کند؛ زیرا هر یک از این تفاوت ها سبب شکل گیری هویتی متفاوت از دیگری می شود. در حقیقت، حقوق بشر غربی نه در مرحله عملی جهان شمول است و نه در مرحله نظری؛ چرا که نه توانسته است، در طی تاریخ تکوین خود، اجماع جهانی را همراه کند یا دست کم قدر مشترک فرهنگ ها و تمدن ها را در بر بگیرد و نه این که در قبال فرهنگ ها و ادیان و تمدن ها بی طرفی اتخاذ کند و لعاب اومانیستی بودن را از خود بزداید و مبتنی بر نیازهای ابتدایی و فطری بشر تدوین شود. این مقاله بر آن است تا از طریق نقد مبانی اومانیستی حقوق بشر غربی نمایان سازد که پایه این حقوق مبتنی بر اومانیسم الحادی است؛ در نتیجه، ادعای جهان شمولی آن بی بنیاد است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
جلال درخشه
استاد علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق (ع)
محمد صادق نصرت پناه
دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق (ع)
مرتضی فخاری
دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق (ع)