بررسی قانون جذب در اندیشه عرفانی مولانا
محل انتشار: فصلنامه عرفان اسلامی، دوره: 18، شماره: 69
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 331
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IAUZ-18-69_014
تاریخ نمایه سازی: 22 آبان 1400
چکیده مقاله:
قانون جذب باور به این مساله است که با تمرکزبر اندیشه ها و افکار مثبت یا منفی، به هرچه که بیندیشیم همان امر محققمی شود. قانون جذب قانون جهانشمولی است که می گوید پس از تعیین هدف و تسریع تلاش برای رسیدن به آن باید به طور دائم افکار، اعمال و احساسات خود را با خواسته و هدف موردنظر هماهنگ و همسو ساخت. ما هرآنچه را که اغلب به آن فکر می کنیم، چه خوب و چه بد، جذب می کنیم. مولانا قرن ها پیش از آنکه صحبت از قانون جذب به عنوان یکی از قوانین موفقیت آمیز جهانی بهمیانآید و هماهنگی با کائنات در راستای نیل به مقصود و مطلوب در آن مطرحگردد، با آگاهی و هوشیاری، بسیاری از این قوانین را دریافته و این قانون را در کمال دقت بهشکلی عملی و کاربردی معرفینموده و به کار بردهاست؛ سراسر مثنوی مولانا ارائه قوانین جهان شمولی است که هریک بهنوعی حیطه ای از قانون جذب را در برمی گیرد. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مبنای داده های کتابخانه ای و سندکاوی، به بحث و بررسی پیرامون تاثیرگذاری فکر و قوانین حاکم بر آن می پردازد. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که مولانا بسیار پیش تر از آنکه قانون جذب در علوم روانشناسی و فلسفه نوین مطرح گردد در لا به لای افکار و اندیشه های عرفانی خود به این قانون توجه ویژه و خاصی داشتهاست. مولانا در مثنوی به قانون جذب با عنوان « قدر مشترک» و «این همانی» اشارهمی کند؛ این قدر مشترک سبب جذب چیزی می شود که به آن فکرمی کنیم.
نویسندگان
بنفشه کرمی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی ، واحد ساوه ،دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه ،ایران.
ملک محمد فرخزاد
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران. نویسنده مسئول: mmfzad@iau-saveh.ac.ir
رضا حیدری نوری
استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد ساوه، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران.