واکاوی مضامین اساطیر ایرانی در شعر دوره سلجوقی با تکیه بر دیوان امیر معزی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 257

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HSLCONF07_014

تاریخ نمایه سازی: 28 آبان 1400

چکیده مقاله:

اسطوره از کهنترین و مهمترین برساخته های ذهن بشر است. اسطوره، روایتی نمادین از هستی است که به مسائل کلان و بنیادین از قبیل پیدایش جهان و اجزایش و سرانجام جهان میپردازد و به رغم نبود پشتوانه تاریخی و علمی، برای باورمندانش حقیقتی قدسی، والا و قطعی است. در اوایل روزگار شعر پارسی، در عصر سامانی و اوایل غزنوی، عناصر اساطیری و نیز حماسه های ایرانی با رویکرد مثبت به طور چشمگیر مشاهده میشود، اما با تحکیم قدرت دولتهای غزنوی و به ویژه سلجوقی در ایران، شاهد کاهش یافتن و تفاوت یافتن شیوهتوجه به اساطیر و حماسه های ایرانی هستیم. به سبب حاکمیت یافتن دولتهای ناایرانی و طول مدت حکومتشان، توجه از بالا به حماسه ها و اساطیر ایرانی کاهش یافت و به تبع آن از توجه عامه مردمان نیز به این مقوله کاسته شد. شاعران مدیحه سرانیز بنا به طبع و پسند ممدوحان تازه، از پرداخت به اساطیر ایرانی یا پرداخت مثبت به آن سرباززدند و آن گاه که مضامین اساطیر ایرانی را در شعر خود به کار گرفتند، اغلب برای خوارداشت شاهان و قهرمانان ایرانی با هدف بزرگداشت ممدوحان ناایرانی بود. همچنین اساطیر ایرانی به طرز وسیعی با اساطیر سامی درآمیخت و رنگ و بوی عربی و اسلامی گرفت. در این مقاله برآنیم که با جستوجو در اشعار امیر معزی به روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی شیوه های کاربرد اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی بپردازیم. یافته های این مقاله گویای آن است که حضور اساطیر در شعر مدحی سلجوقی، از حالت غایت بودن خارج شده و بیشتر دستمایه ای برای مضمون سازی است و شخصیتهای اساطیر ایرانی بیشتر نقش معیار سنجش برای تعظیم و بزرگداشت ممدوح دارند و به همین سبب گاه با کوچک داشت قهرمانان اساطیر ایرانی مواجهیم.

نویسندگان

نازیین صاحبی

دانشجوی ارشد رشته آموزش زبان فارسی

اقدس رضایی

دانشجوی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی

آیناز مریدی

کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نو ر