مفهوم «بهکتی» در منظومه بهگودگیتا در مقایسه با نظریه عشق عرفانی در سوانح العشاق احمد غزالی

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 134

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SCRM-5-1_006

تاریخ نمایه سازی: 25 خرداد 1401

چکیده مقاله:

مفهوم بهکتی یا عشق، چگونگی و کاربرد آن از بن مایه­های اصلی مکاتب عرفان هندویی و اسلامی است. منظومه­ی «بهگودگیتا» از آثار برجسته­ مکتب هندویی و مربوط به قبل از میلاد مسیح، و «سوانح العشاق» احمد غزالی (قرن ۵ و۶ ه.ق) نیز در عرفان اسلامی در زمره نخستین آثار زبان فارسی است که با صراحت از عشق الهی سخن گفته­اند. عرفا این بن­مایه را حول محور رابطه­ی انسان و خدا به کار گرفته­اند و هر یک به تناسب تجربیات عرفانی خود و تعالیم مکتب شان ، به تجزیه و تحلیل و تقسیم بندی­هایی از این مفهوم پرداخته­اند.   این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی به مطالعه مفهوم بهکتی و عشق در این دو اثر عرفانی می­پردازد. این مقایسه نشان می­دهد که منظومه گیتا روش «بهکتی» یا آیین پرستش عاشقانه را برای نیل به رستگاری و وصال حق بر دیگر راه­ها یعنی علم و عمل به عنوان آسان­ترین راه، ترجیح می­دهد. سوانح العشاق نیز با تکیه بر پیوند ازلی و ابدی روح و عشق و همچنین تقدس، قدیم و حقانی بودن عشق، آن را حقیقتی فراتر از درک عقل و علم تلقی کرده و تنها راه رسیدن به یگانگی با معشوق حقیقی و فنای در ذات حق و نهایتا نیل به بقای جاودانه را فنای در عشق می­داند که راه رسیدن به آن نفی «خود» است. 

نویسندگان

علی فتح الهی

دانشیارگروه ادیان و عرفان- دانشکده ادبیات- دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد-خرم آباد- ایران

محمد رحمانی

دانشجوی دکتری، گروه ادبیات عرفانی ، دانشگاه لرستان، ایران