عاشق سارق؛ تحلیل عرفانی غزلی از مولوی بر اساس دیدگاه استیس

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 155

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MSIL-1-2_008

تاریخ نمایه سازی: 9 آبان 1401

چکیده مقاله:

هر یک از فلاسفه دینی و عرفان پژوهان بر اساس دیدگاه خود، مختصاتی برای تجربه عرفانی برشمرده اند. والتر استیس در کتاب «عرفان و فلسفه» هفت ویژگی اساسی بینش وحدانی یا آگاهی وحدت نگر، بی زمانی-بی مکانی، احساس عینیت یا واقعیت، احساس تیمن و صلح و صفا، احساس امری قدسی و حرمت دار و الوهی، متناقض نمایی، و بیان ناپذیری را برای تجربه عرفانی ذکر می کند. دیوان شمس، نمودهایی از تجربیات عرفانی آفاقی و انفسی مولوی را در بر دارد. تجربیات آفاقی مولوی در قالب داستان واره ها و بهاریه های عرفانی، تحولات و دیگرشدگی ها، حماسه های عرفانی، و مواجهات شگفت نمود دارد و در تجربیات انفسی که به واقع، خداوند از زبان مولوی سخن می گوید، مقولاتی چون تفاخر و هشدار، بازخواست و ملامت، ضرورت بازشناسی خویشتن، و شوق و بخشایش قابل مشاهده است. تحلیل و تبیین غزل های هر دسته، مستلزم آگاهی از مبانی نظری عرفان، توجه به ساختار غزل و همچنین اشراف به منظومه ذهنی شاعر است. در این پژوهش که با استفاده از چارچوب نظری هرمنوتیک گادامر صورت پذیرفته، یکی از داستان واره های عرفانی مولوی مورد بررسی قرار گرفته که مولوی در آن با استفاده از رمزواژه «دزد»، نمودهای یکی از تجارب آفاقی خویش را بیان می کند. پژوهش حاضر، ضمن رمزگشایی غزل، با استفاده از دیگر غزلیات دیوان شمس، تمامی ویژگی های مد نظر استیس برای تجربه عرفانی را در آن مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. هم چنین برخی دیگر از ویژگی های تجربه عرفانی همچون برخورداری از کیفیت معرفتی و انفعالی بودن نیز که پژوهشگرانی به جز استیس بدان ها پرداخته اند و غزل مد نظر از آن ها برخوردار است، تببین و واکاوی شده اند.

نویسندگان

حسینعلی قبادی

دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس

امیر مرادی

دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس

سعید بزرگ بیگدلی

عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس