بررسی نظریه بینامتنیت در دو داستان کلاسیک و عامیانه؛ داستان فرعی فتنه در هفت پیکر نظامی و اوسنوی عامیانه دامغانی با عنوان » بهرام شاه و کنیزک زرنگ «

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 147

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MPHCONF07_062

تاریخ نمایه سازی: 3 خرداد 1402

چکیده مقاله:

هفت پیکر نظامی مجموعه ای ارزشمند در سرگذشت بهرام گور، از تولد تا پادشاهی است. این مجموعه علاوه بر مقدمه از نظر محتوایی حاوی قصه های فرعی است که در جزء آغازین جایی که قصه های اصلی هفت گنبد شروع نشده است، جای گرفته اند. داستان فتنه یا داستان بهرام با کنیزک خویش یکی از همین قصه هاست که قبل از ورود به قصه هفت گنبدان جای دارد. مبنای پژوهش اخیر به روش توصیفی-تحلیلی است. هدف مقایسه و بررسی مضامین و وجوه مشترک و غیر مشترک در داستان فتنه در هفت پیکر و اوسنه عامیانه مورد بحث است. بر این مبنا تاثیرهای فرهنگ و زبان وادب عامه مورد توجه است. تحلیل این مضامین با رویکرد بینامتنیت و نظریه ژرار ژنت انجام شده است. نتیجه پژوهش حاضر بر مبنای نظریه ژنت و با توجه به رد پای متون عامیانه کلاسیک بر متون عامیانه شفاهی چون اوسنه مورد نظر، بیش متنیت را در این متن پررنگ مینماید.

نویسندگان

نسیم بیدبرگ

دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه الزهراء(س)، تهران

الهام مومنی

دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه الزهراء(س)، تهران