تحلیل قصیده «ریخته» خاقانی براساس نظریه انسجام هالیدی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 131

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

COLITCONF02_039

تاریخ نمایه سازی: 8 خرداد 1402

چکیده مقاله:

هلیدی و حسن نظریه اولیه «انسجام» را در سال ۱۹۷۶ نگاشتند. زبان شناسی نقشگرا، انسجام میان اجزا در ساختار جمله را بررسی می کند. هلی دی و حسن روابط بین جمله های متن را انسجام نامیدند و آن را در سه بخش واژگانی، دستوری و آوایی جای دادند. در این مقاله، قصیده خاقانی با مطلع «در کام صبح از ناف شب مشک است عمدا ریخته» با توجه به نظریه انسجام هلیدی و حسن بررسی شده است تا میزان انسجام متنی و عوامل دخیل در این انسجام نشان داده شوند. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی است و ابیات با استفاده از تحلیل واژگانی و به شیوهکتابخانه ای شرح داده می شوند. پس از تحلیل داده ها، درمی یابیم که خاقانی در این قصیده از تناسب واژگان ی بیشترین بهره را گرفته و بهکمک باهم آیی واژگان متناسب به وقایع اساطیری و تاریخی اشاره کرده یا پدیده های طبیعت را وصف نموده است. درصد تکرار بسیار کماست و ارجاع ها نیز اغلب درون متنی و شخصی هستند. انسجام عمودی در ابیات آغازین قصیده به وضوح دیده می شود و شاعر با این مقدمه،قصید های طولانی با سه تجدید مطلع سروده است. در ابتدای تجدید مظلع های دوم و سوم ن یز روابط انسجام واژگان مشاهده می شود

کلیدواژه ها:

زبان شناسی نقش گرا ، انسجام ، هالیدی ، خاقانی

نویسندگان

شکیبا ملکشاهی

دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

محمود فروتن

دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه ادبیات فارسی، دانشگاه کاشان، کاشان ایران