پدیدارشناسی به مثابه روش در باستانشناسی دوره تاریخی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 227

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMSCA01_008

تاریخ نمایه سازی: 28 خرداد 1402

چکیده مقاله:

یک قرن از کاوش ها و بررسی های علمی در سراسر ایران برای گردآوری ماده فرهنگی می گذرد؛ اما علم باستان شناسی نتوانسته است، به فهم معنای این آثار نائل شود. عمدتا رویکرد پژوهش های باستان شناسی ایران، کمی و تاریخی فرهنگی است که برآیند آن گونه شناسی، سبک شناسی، گاهنگاری، مطالعات تطبیقی مواد فرهنگی و دگرگونی فرهنگی مناطق بر اساس تغییر در تکنولوژی آثار باستانی است. این در حالی است که هم ذهن انسان این ماده فرهنگی را ساخته و هم این ذهن است که به آن معنا می دهد، از آنجا که ماده فرهنگی به ذهن انسان ختم می شود و نمودار ذهنیت های مشترکی است که فرهنگ مادی را ساخته اند و فرهنگ نیز یک پدیده کیفی است، برای فهم آن باید از رویکردها و روش های کیفی بهره گرفته شود. مسئله این است که با چه رویکرد و روش هایی می توان داده های مادی دوره تاریخی را تفسیر کرد؟ در این رویکردهای تفسیری به چهابعادی باید توجه نمود؟ نتایج آشکار می سازد، دو رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بر پایه مکتب هوسرل با زدودن رسوبات معنایی و همدلی با اثر و پدیدارشناسی تفسیری بر پایه مکتب گادامر با امتزاج افق مفسر و اثر منطبق با دور هرمونتیک و بیان فهم به واسطه زبان، رویکرد لازم در این زمینه را فراهم می سازند.

نویسندگان

زینب خسروی

دانش آموحته دکتری باستان شناسی دوران تاریخی، دانشگاه محقق اردبیلی