حق و مصلحت در ترازوی عدالت

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 51

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LAWRS-15-1_010

تاریخ نمایه سازی: 10 آبان 1402

چکیده مقاله:

دو مفهوم حق و مصلحت از جمله مفاهیمی هساتد که بر مباحث سیاسی، اخلاقی، حقوقی و اجتماعی اکثر کشورها حاکم شده اند. با این حال وجود ناهماهنگی و عدم تجانس میان اقتضائات تضمین حقوق فردی و ارتقای مصلحت عمومی موجب می شود که بروز حدی از تنش و تعارض میان این حقوق و آن مصالح، قابل تصور باشد. بروز چنین تعارضی تا بدان حد عادی و محتمل است که امروزه، واژگان حقوق فردی و مصلحت جمعی در برداشت عمومی، بر یک تضاد بسیار جدی دلالت نموده و سیاست مداران، قضات و روشن فکران بر وجود این تعارض تاکید می کنند. نظریه پردازان و فعالان اجتماعی با اتخاذ رویکردهای نظری متفاوت پیرامون نسبت میان حق و مصلحت، راه کارهای متفاوتی را برای حل این تعارض مطرح نموده اند پاره ای از آن ها با طرح ایده ی حاکمیت حق، بر اولویت حقوق فردی بر منافع جمعی تاکید نموده و برخی دیگر مصلحت عمومی را دارای تقدم رتبی قلمداد کرده اند . در ای« نوشتار تلاش خواهیم کرد تا نظریه ای هم گرا در خصوص نسبت میان حقوق فردی و مصالح جمعی ارائه نماییم. این نظریه بر یک فرض بنیادین دردرباره ی مفهوم عدالت استوار است: عدالت هر دو جنبه فردی و جمعی حیات انسانی را در برگرفته و در پی ایجاد توازن میان حقوق افراد و مصالح جامعه است. بدین ترتیب، هر نظریه ای که این حقوق یا آن منافع را نادیده گرفته و همواره یکی را بر دیگری اولویت بخشد، اصل عدالت را تهی از معنا نموده یا دست کم تضعیف خواهد کرد.

نویسندگان

محمد راسخ

دانشگاه شهید بهشتی

مهناز بیات کمیتکی

دانش آموخته ی دکتری حقوق عمومی.