مقایسه تطبیقی روش اسکینر و طباطبایی در تاریخ اندیشه (مطالعه موردی ماکیاولی و خواجه نظام الملک)

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 42

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_POLITIC-11-20_001

تاریخ نمایه سازی: 26 دی 1402

چکیده مقاله:

اسکینر و طباطبایی به عنوان دو متفکر برجسته ای که بر روی تاریخ اندیشه در غرب و ایران متمرکز هستند به دنبال شناسایی ریشه های تفکر در دو سنت فکری هستند. هرچند هر دو یک هدف دارند و به ظاهر فعالیت پژوهشی شبیه به هم را دنبال می کنند اما اختلافات اساسی ای وجود دارد. اختلافی که نتیجه آن در ثمره کارشان مشخص است. اسکینر بررسی تاریخ اندیشه را با باور عمیق به تاریخ، نفی عقاید کلی و با توجه به قصدیت و نیت مولف در بستر تاریخی مورد کاوش قرار می دهد و طباطبایی در هر فعالیت پژوهشی، رویای دست یابی به مدرنیته را در سر می پروراند و نویسندگان را با توجه به این مساله ارزیابی می کند. رویایی که نهایتا به دلیل محقق نشدن، افسوسی به نام زوال اندیشه در ایران نام می گیرد. وی با همین دیدگاه به بررسی شخصیت های سیاسی و اندیشه ای در تاریخ ایران می پردازد و نسبت آنان را با نزدیک شدن به مدرنیته می سنجد و پس از هر بار ناکامی به این نتیجه می رسد که دچار انحطاط تاریخ و زوال اندیشه در ایران هستیم. اما از سوی دیگر اسکینر بدون هیچ پیش داوری و بدون در نظر گرفتن هرگونه ملاک و معیاری، نویسندگان برجسته را در درون تاریخ و میثاق های زبانی قرار می دهد و تلاش می کند که قصدیت مولف را با در نظر گرفتن متون گسترده آن مقطع زمانی تشخیص دهد. هرچند در وهله اول شباهت های بسیاری میان اسکینر و طباطبایی در روش بررسی تاریخ وجود دارد اما با استفاده از روش تطبیقی در فلسفه که ذاتا میان رشته ای است می توان متوجه شد که اختلافات بنیادین در کارهای پژوهشی آنان وجود دارد. در این پژوهش تلاش می گردد تا با استفاده از فلسفه تطبیقی که نگاه اصلی آن به مبادی اندیشه های متفاوت و متعلق به دو حوزه متفاوت است به مقایسه این دو متفکر اشاره شود.

کلیدواژه ها:

تاریخ اندیشه فلسفه تطبیقی واژه ها قصدیت زمینه مندی

نویسندگان

امیر محمد سوری

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی