خوانش نقوش گرفت وگیر در نگاره «رستم خفته و نبرد رخش وشیر» در عرض هنر و تمدن اسلامی بر مبنای نظریه شمایل شناسی اروین پانوفسکی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 155

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRPH-2-2_007

تاریخ نمایه سازی: 24 بهمن 1402

چکیده مقاله:

شمایل شناسی رویکردی است که اروین پانوفسکی برای تفسیر و تحلیل آثار هنری ارائه داد. این روش بر پایه تشریح و تفسیر عناصر مرئی یک اثر هنری و ارتباط آنها با زیرساخت متنی، مفاهیم فرهنگی و ایدئولوژیکی خلق اثر هنری است. پانوفسکی معتقد است که معنای یک اثر هنری را نمی توان تنها از طریق فرم و محتوای آن درک کرد، بلکه باید آن را در زمینه های تاریخی، فرهنگی و مذهبی نیز مورد بررسی قرار داد. پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن پرداختن به زندگی هنری نظام الدین سلطان محمد تبریزی معروف به سلطان محمد نقاش به معرفی شیوه جانورنگاری و نقوش گرفت وگیر در مکتب تبریز صفوی بپردازد. گرفت وگیر شیوه ای در نگارگری است که هنرمند صحنه های درگیری و مبارزه حیوانات را به صورتی نمادین، خیال پردازانه و گاه اسطوره ای به تصویر درمی آورد. جستار پیش  رو با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به سوال پژوهش حاضر مبنی بر کشف معانی و روابط مستتر در نقوش گرفت وگیر در نگاره «رستم خفته و نبرد رخش و شیر» اثر سلطان محمد نقاش، با استفاده از نظریه خوانش آثار هنری با رویکرد شمایل شناسی اروین پانوفسکی پاسخ می دهد. جستار حاضر با استفاده از زیرساخت متنی نبرد رخش و شیر در شاهنامه فردوسی (خوان اول) نسبت به تجزیه وتحلیل نقوش و نماد های به کاررفته در نگاره مورد پژوهش اقدام نموده است. یافته های پژوهش نشان داد که سلطان محمد با خلق این نگاره توانسته است داستان حماسی خوان اول شاهنامه را با زبانی نمادین و استعاری بیان کند. وی با بهره گیری از عناصری چون رخش، شیر، مار و درختان، مفاهیمی فراتر از ظاهر داستان را القا می کند. نبرد رخش وشیر نمادی از مبارزه خیر و شر است و حضور هم زمان مار بر درخت، به نزاع ابدی نیروهای اهریمنی و ایزدی اشاره دارد. به طورکلی، سلطان محمد با ترکیب عناصر طبیعی و حیوانی و بهره گیری از نقوش گرفت وگیر و زیرساخت متنی شاهنامه، مفاهیم عمیق و ژرفی را در قالبی زیباشناختی به تصویر کشیده است.

نویسندگان

مهدی نصیری

کارشناس ارشد رشته ی تاریخ هنر جهان اسلام، دانشکده ی هنرهای تجسمی، گروه مطالعات عالی هنر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران

محمد امین عارف خطیبی

کارشناس ارشد نویسندگی رادیو، دانشکده ی تولید رادیو و تلویزیون، دانشگاه صدا و سیما، تهران، ایران.