بررسی میزان تاثیر محتوای کتاب حسابان ۱ (پایه ی یازدهم) دوره ی دوم متوسطه بر اساس حیطه ی شناختی بلوم و شاخص خلاقیت گیلفورد

کتابهای درسی به خاطراهمیت ز یادی که درتعیین محتوای آموزشی وخط مشی آموزشی دارند، مرکز توجه خاص برای همهدست اندرکاران تعلیم وتربیت می باشند.درنظام آموزشی کشورایران،کتاب درسی عمدده ترین منبع فراگیر و شاید بتوان گفت تنهاوسیله آموزشی است که دراختیارهمه ی دانش آموزان ومعلم ها قراردارد. به همین دلیل تلاش نیروهای متخصص، در بررسیوتحلیل محتوای کتابهای درسی برای رفع نارسایی ها وکمبودهای موجود درآنها لازم است. هدف این پژوهش بررسی میزان بهکارگیری روش فعال در ارائه ی محتوای کتاب حسابان (۱) پایه ی یازدهم دوره ی دوم متوسطه است. به این منظور نحوه ی ارائهی محتوا در سه قسمت فعالیتها، کاردرکلاس ها و تمرین ها بر اساس حیطه ی شناختی بلوم و سه قسمت تصاویر، متن کتاب و فعالیتهابر اساس شاخص خلاقیت گیلفورد، مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش کتاب حسابان (۱) پایه ی یازدهم است.روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل محتوا است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بر اساس حیطه ی شناختی بلوم۰/۷۹ درصد محتوای کتاب به بخش دانش، ۱۳/۱۵ درصد به بخش کاربرد، ۲۶/۸۰ درصد به بخش درک و فهم، ۳۷ درصد به بخش تجزیه و تحلیل، ۱/۳ درصد به بخش ترکیب و ۲۰/۷ درصد به بخش ارزشیابی اختصاص دارد که نشانگر این است که مراحل اصلی فراشناخت در این کتاب در سطح پایینی قرار دارد و بر اساس شاخص خلاقیت گیلفورد ۴۲/۲۷ درصد محتوای کتاب به بخش تفکرهمگرا، ۴۳/۳۷ درصد به بخش حافظه ی شناختی، ۶/۱۱ درصد به تفکر واگرا و ۸/۲۳ درصد به تفکر ارزشیاب اختصاص دارد که نشانگر این است که شاخص خلاقیت محتوا بر اساس تفکر واگرا درسطح پایینی قرار دارد. همچنین پیشنهاداتی برای بهبود سطحکیفیت کتاب، آموزش حل مسئله و ایجاد تفکر خلاق وانتقادی داده شده است.

کلیدواژه ها:

تحلیل محتوا ، حیطه شناختی بلوم ، شاخص خلاقیت کیلفورد ، حافظه ی شناختی ، تفکر همگرا ، تفکر واگرا