نقاشی مکتب اصفهان: در جستجوی شکل و مضمون
محل انتشار: سومین کنفرانس بین المللی معماری،عمران،شهرسازی،محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 16
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICACU03_1482
تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1403
چکیده مقاله:
تحولات اقتصادی و اجتماعی از جمله رشد و توسعه تجارت و شهرنشینی در دوره صفوی تغییرات عمدهای را در ساختار فکری و فرهنگی جامعه ایرانی به وجود آورد. در این میان گرایشی در نقاشی مکتب اصفهان دوره صفوی راه دیگری را پیمود. در این گفتار بر مبنای استدلال استقرایی ، بر اساس دادههای گردآوری شده از مشاهده آثار و مدارک موجود آثار نقاشی دوره صفوی و به ویژه مکتب اصفهان و مطالعات کتابخانه ای ، اطلاعات حاصل طبقه بندی و به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که هنرمندان این دوره گونه ای مخالفت با سنت های نقاشی و ارزشهای مستقر در جامعه را در آثار خویش ارایه دادند. اینان جستجوی مشتاقانه ای را در دست یابی به تحولاتی در شیوههای شکلی و محتوایی نقاشی ایرانی در همراهی با دگرگونی های اجتماعی اصفهان قرن یازدهم هجری پی می گیرند. در آثار این دوره، عناصر زیبایی شناسی تازهای وارد می شود که پیش از آن وجود نداشت . قراردادها و سنت هایی که پیکره انسانی را طرحریزی می کردند، تحت شعاع نگرش واقع نمایی قرار گرفتند، در نتیجه آنان را خاص و متنوع می ساخت . خط های کنارهنما در آزادی بیشتری به جنبش درآمدند و هنرمند در این آزادی عمل به استقبال اتفاقهای پیش بینی نشده رفت . توانست توجه به جزییات را با نظر خودش اعمال کند و یا حذف کند. این امکان برایش فراهم گردید تا به بافت های تازه در نمایش چهره و موها بیاندیشد و امتداد خط هایش را رها سازد تا بیننده را در فرمهای شکل یافته سهیم کند. اغراق در نمایش اندام آدمی دیگر به منظور بیان نمادین با مفاهیم ضمنی ، آنگونه که سنت تعریف کرده بود، نبود. حال هنرمند با نگاهی عمیق تر که به زندگی روزمره و شکار لحظه های آن داشت ، اغراق را برای بیان مضامین اندیشه های تازه خودبنیادش به کار می گرفت . وی شناخت خود از انسانهای محیط زندگی اش را تجسم می بخشید نه جلوههای از پیش تعیین شده را.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمیدرضا محبی
استادیار دانشگاه یزد