تحلیل نگاشت های مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعر شناسی شناختی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 438

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LRR-6-5_008

تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1395

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر به تحلیل نگاشتهای مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعرشناسی شناختی در چارچوب نظریات مارگریت فریمن (2000)، فوکونیه (2002) و ترنر (2002) میپردازد. در | s رویکرد شعرشناسی شناختی، امکان بررسی متون ادبی به واسطهٔ ابزارهای زبان شناسی شناختی 3. امکان پذیر است. از جملهٔ این ابزارها که بررسی ساختار کلی اثر و چینش واحدهای زبانی را ممکن میسازند، میتوان به نگاشتهای مفهومی ویژگی، رابطهای و نظام اشاره کرد. در نظریهٔ شعرشناسی : : شناختی، بافت اثر نقش بنیادینی در ایجاد معنی دارد و تحلیلها بر سه محور متن، مؤلفت و خواننده قرار دارند. با توجه به این که راهکارهای تحلیل در نظریهٔ شعرشناسی شناختی، منجر به بررسی سبکی متن می شود، ضرورت پژوهش بدیهی به نظر میرسد. پرسش پژوهش این است که سطوح مختلف تفسیری شعر اخوان با رویکرد شناختی چگونه جنبههای مختلف جهان فکری او را از لحاظ ساختاری و محتوایی تبیین می نمایند؟ بررسی دو شعر منسجم از اخوان ثالث در چارچوب شناختی نشان میدهد که چه عواملی باعث ماندگاری یک شعر و استحکام آن می شوند و چگونه ساختار شعر می تواند در ساخت جهان فکری مؤلف سهیم باشد. نتایج بررسی سبکی اخوان از منظر شناختی نشان داد که وجود تعامل میان ساختار و محتوای اثر و همین طور وجود یک کل معناشناختی یکپارچه در قالب الگویی ذهنی در شعر، میتواند از عوامل ماندگاری و انسجام آثار اومحسوب شود.

نویسندگان

سهیلا صادقی

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجان، کرمان، ایران

زهرا سید یزدی

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجان، کرمان ،ایران

نرگس باقری

استادیار زبان و ادبیات فارسی،دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجان، کرمان، ایران