بررسی و تحلیل داستان پیرچنگی براساس نظریه گریماس

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 921

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP02_004

تاریخ نمایه سازی: 22 دی 1396

چکیده مقاله:

روایتشناسی و ساختارگرایی در عرصه ادبیات بر آن است تا به نظام حاکم بر انواع روایی و ساختار و بافت بنیادین روایتدست یابد. تلاشهای برجسته و ارزشمندی در این زمینه صورت گرفته است. یکی از این تلاشها، پژوهش های ژولینگریماس، زبانشناس، ساختارگرا و نشانه شناس لیتوانیایی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارایه الگوهای معین و ثابتبوده است. او روایت شناسی را بر پایه ریخت شناسی حکایت پراپ استوار نموده است و با فراتر رفتن از دامنه مطالعات پراپ،منجر به پدید آمدن نظریه کنشی، زنجیره های روایی و مربع معناشناسی شده است. در پژوهش حاصر، به بررسی و تحلیل داستانپیر چنگی از دفتر اول مثنوی مولوی براساس نظریه گریماس پرداخته شده است. هدف این پژوهش، شناساندن هرچه بهتر نظریهگریماس و بررسی میزان انطباق داستانی از مثنوی مولوی براساس آن نظریه و همچنین تحلیل ساختار داستان پیر چنگی بر پایهی نظریه گریماس است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نشان می دهد که ساختار روایی داستان پیر چنگی بانظریه گریماس منطبق است.

نویسندگان

طارق سلامات

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول