مقایسه تاثیرنقشه های مفهومی ساده و نقشه های مفهومی علی نیمه ساخت یافته بر میزان یادگیری آموزه های دینی و قرآن دانش آموزان

نقشه مفهومی یکی از راهبردهای یاددهی – یادگیری است که می تواند یادگیری معنادار را در فراگیران تسهیل کند. هدف کلی ازتدوین این مقاله، مقایسه دو نوع از نقشه های مفهومی قلم – کاغذی به عنوان راهبرد یاددهی – یادگیری و تاثیر آن بر یادگیری آموزه های دینی می باشد. اهداف جزیی این پژوهش، مقایسه اثربخشی ترسیم نقشه های مفهومی ساده و تکمیل نقشه های مفهومی علی نیمه ساخت بر یادگیری فراگیران است. آزمودنی های پژوهش تعداد 72 نفر از دانش آموزان سال دوم راهنمایی بود که در دو کلاس و دو گروه آزمایشی مورد آزمایش قرار گرفتند. طرح پژوهشی مورد استفاده ، یک طرح نیمه آزمایشی با پس آزمون و پیش آزمون بود. برای آزمودنی های گروه اول ، ترسیم نقشه های مفهومی ساده ارایه شد و گروه دوم هم به تکمیل نقشه های علی نیمه ساخت یافته که از قبل توسط محقق طراحی شده بود پرداختند. ترسیم و تکمیل نقشه ها هم بصورت گروههای سه نفره انجام شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون پیشرفت درسی محقق ساخته و همینطور آزمون انگیزش پیشرفت تحصیلی هارتر استفاده شد. نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان می دهد که نحوه بکارگیری نقشه های مفهومی بر میانگین نمرات آزمودنی های دوهمچنین مجذور اتای محاسبه شده بیانگر این است که 69 % از تغییراتF=53.97, Sig=.000گروه آزمایشی معنادار می باشد نتایج پس آزمون با استفاده از روش آموزشی )نقشه مفهومی ساده( قابل تفسیر است.

کلیدواژه ها:

نقشه مفهومی ، یادگیری معنادار ، ساختن گرایی