بررسی مدیریت تحول گرا و تاثیر آن در میزان تمایل کارکنان برای توسعه شغلی در مرکز ملی رقابت

کارکنان به عنوان مهمترین منبع راهبردی و نیروی محرکه هر سازمان، نقش مهمی را در جهت تحقیق اهداف سازمان ایفا می کنند. بنابراین تصورات و نگرش های آنان به شغلشان در کارایی و اثربخشی سازمان اثرگذار خواهد بود. در محیط پویای کنونی رهبران تحول گرا نقشی تعیین کننده در تغییر و تحولات سازمان ها دارند. امروزه مدیریت سازمان از پیچیدگی فراوانی برخوردار است، زیرا عوامل درونی و بیرونی بسیار زیادی وجود دارد که سازمان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. این پژوهش به دنبال بررسی رابطه ابعاد تاثیر مدیریت تحول گرا در میزان تمایل افراد برای توسعه شغلی در مرکز ملی رقابت است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان و مدیران مرکز ملی رقابت هستند که تعداد آنها محدود به 50 نفر می باشد. در این مطالعه، از آزمون های توصیفی، کولموگروف اسمیرنوف و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون با اطمینان 0/89 درصد به طور کامل فرضیات پژوهش را مورد تایید قرار داده است. در این بررسی ها مدیریت تحول گرا و ابعادش ( مدیریت کاریزماتیک، انگیزش فکری، ملاحظات فردی ) رابطه مثبت و معناداری با تمایل افراد برای توسعه شغلی کارکنان در مرکز ملی رقابت دارد. نتایج بخوبی نشان می دهند که در بین عوامل مختلف مدیریت تحول گرا، مدیریت کاریزماتیک بیشترین تاثیر را بر میزان تمایل افراد برای توسعه شغلی در مرکز ملی رقابت دارد. متغیرهای ملاحظات فردی و انگیزش فکری در رتبه های بعدی اثرگذار قرار دارند.

کلیدواژه ها:

مدیریت تحول گرا ، مدیریت کاریزماتیک ، انگیزش فکری ، ملاحظات فردی