واکاوی تاثیر ادراک حسی در طراحی فضاهای هنری با رویکرد هویت بخشی به معماری (نمونه موردی خانه هنرمندان قزوین)

هنر به عنوان یک موضوع جامع و گسترده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جامعه شناسی در قالب یک راهکارارتباطی میان انسان ها عمل می کند تا ایده ها و مفاهیم احساسات و پیام های هنرمند از طریق آفرینش گری هنریبه مخاطبان هنر که همانا جامعه هنرمند عرضه گردد و عموم مردم با مضامین و احساساتی جدید پیوند یابد.فرایند آفرینش گری هنری از ایده تصور، تخیل و واقعیت و هویت که همان ذات مطلق خداوند است نشات گرفتهاست. لذا معنی وجود و هستی را برمیآورد. هویت چیزی از پیش موجود نمی باشد بلکه همیشه ساخته و نو به نومی شود. آنچه که مهم است وحدت ذاتی و همه جانبه ذهن و بدن انسان است. این امر در خلق هر اثر هنری ومعماری جایگاه ویژه خود را دارد. هنرمند در فرایند خلق تفکر حسی اثرش روح و جسم خود را به اثر هنری میدهد. و همین امر موجب می شود اثر خلق شده بر جسم و جان و دل مخاطب بنشیند.درنتیجه هنروخانه هنرمنداصولا دارای یک ارتباط خاص با انسانهاست براساس این رابطه متقابل میان هنرمندوجامعه مخاطبان هنری نیزنیازمند به اموزش جهت درک مفاهیم نهفته دراثارهنرمندان هستند تا زمینه های رشدفکری واجتماعی وفرهنگیافراد جامعه مهیا گردد که این امر ازطریق سوادبصری درجامعه میسرمی باشد.

کلیدواژه ها:

ادراکات حسی ، هویت فضایی ، ارتباطات هنری ، خلق فضا