مبانی فلسفی مردم شناسی علم

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 202

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MTOD-19-74_001

تاریخ نمایه سازی: 6 آبان 1400

چکیده مقاله:

در حوزه مطالعات علم، تبیین فلسفی اولین رویکرد به علم بود که از اواخر قرن نوزدهم شروع شد و سبب پیدایش مکاتبی همچون پوزیتیویسم، ابطالگرایی و برنامههای پژوهشی لاکاتوش در قرن بیستم شد. از نیمه دوم قرن به بعد مکاتبهایی همچون مکتب اجتماعی ادینبورا سعی کردند تا تبیینهای اجتماعی از علم ارائه دهند. مطالعاتی از این دست، علم را نه صرفا مجموعهای از گزارهها بلکه حاصل فعالیت جامعهای با عنوان جامعه فیزیکدانان، شیمیدانان و... میدیدند که ویژگی های اجتماعی آنها در ظهور و پیدایش نظریههای علمی تاثیری مهم دارند. از دهه هفتاد به بعد رویکرد نوینی به علم به وجود آمد که همچون رویکرد اجتماعی به علم دو ساحت جداگانه برای علم و جامعه قایل نبود که به تاثیر آنها بر یگدیگر بپردازند، بلکه علم را یک «شکل زندگی» می دید که برای فهم آن باید از روشهای مردم شناسی استفاده کرد. این روش بدنبال ارائه تبیین فلسفی یا اجتماعی از علم نبود بلکه میکوشید تا توصیفی از فعالیت علمی در جامعه مورد نظر ارائه کند. چنین رویکردی به علم مبتنی بر نگرشی فلسفی خاصی است. این مقاله سعی دارد تا با بیان روش مردم شناسی علم، مقومات فلسفی آن را بر اساس نگرشهای فلسفی ویتگنشتاین دوم نشان دهد.