استفاده از رویکرد تحلیل ذی نفعان در شناسایی موانع سازمانی پذیرش زنجیره ی تامین مدور

با توجه به افزایش جمعیت و افزایش مصرف کننده در بازارهای جهانی، رویکرد اقتصاد مدور به تنهایی برای پاسخ دهی به ذی نفعان و فرآیندهای ساخت و تولید کافی نمی باشد و لازم است کل زنجیره ی تامین از مدل خطی به مدل مدور تبدیل شود. مدیریت زنجیره ی تامین مدور راه حل خوبی برای کاهش مشکلاتی مانند آلودگی، کمبود منابع و تغییرات اقلیمی فراهم می آورد. هدف مدیریت زنجیره ی تامین مدور بهینه سازی مصرف منابع در طول چرخه ی عمر محصول، با استفاده از بازیافت مجدد است. با وجود مزیت های متعدد به کارگیری زنجیره ی تامین مدور، پیاده سازی آن در برخی کشورها از جمله ایران با موانع بسیاری همراه است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع سازمانی پذیرش زنجیره ی تامین مدور با بهره گیری از رویکرد تحلیل ذی نفعان در صنعت فولاد طراحی و اجرا شده است. با توجه به هدف پژوهش، از رویکرد تحلیل ذی نفعان به منظور استخراج موانع بهره گرفته شد. در مرحله ی اول، از روش گروه کانونی برای شناسایی ذی نفعان صنعت فولاد و تعیین جایگاه هرکدام استفاده شد. به منظور بررسی روایی و پایایی پژوهش، اعضای گروه کانونی متشکل از ده نفر از کارشناسان بر اساس مدت سابقه ی همکاری خود (حداقل پنج سال) با طرح های زنجیره ی تامین صنعت فولاد به روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. از طریق ماتریس علاقه-قدرت، داده ها طبقه بندی و اولویت بندی شدند. موانع پذیرش زنجیره ی تامین مدور از دیدگاه ذی نفعان با استفاده از مصاحبه شناسایی و استخراج گردید. سیاست گزاران صنعت فولاد با اتخاذ تدابیری در خصوص رفع موانع شناسایی شده در این مطالعه می توانند رویکرد اقتصاد مدور را در زنجیره های تامین پیاده سازی کنند.

کلیدواژه ها:

اقتصاد مدور ، زنجیره ی تامین مدور ، رویکرد کیفی تحلیل ذی نفعان ، ماتریس علاقه- قدرت