ارزیابی و شناسایی تنوع ژنتیکی برخی ژنوتیپ های انار (Punica granatum) با استفاده از شناسه گذاری DNA (ITS)
محل انتشار: فصلنامه بیوتکنولوژی کشاورزی، دوره: 15، شماره: 1
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 152
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JOAGK-15-1_006
تاریخ نمایه سازی: 2 خرداد 1402
چکیده مقاله:
هدف: ایران یکی از معدود کشورهایی است که منشا و مرکز پیدایش انار (Punica granatum L.) در دنیا میباشد. تقریبا نیمی از ژنوتیپ های انار در معرض انقراض هستند. علیرغم وجود مشابهت بین برخی از ژنوتیپ ها از لحاظ ظاهری، از نظر آنتوسیانین ها، ترکیبات فیتوشیمیایی، آنتیاکسیدان ها و غیره تفاوتهایی میان آنها وجود دارد که بسیار تحت تاثیر محیط (بخصوص تنش ها) می باشند و نیازمند شناسه گذاری DNA می باشند. بههمین دلیل مطالعات مولکولی دقیق تر بویژه شناسه گذاری DNA جهت کمک به طبقهبندی، شناسایی ژنوتیپ مورد نیاز، عدم نامگذاری اشتباه ژنوتیپ ها و تعیین اصالت ارقام ضروری می باشد. با اجرای این پژوهش میتوان با حذف ژنوتیپهای تکراری و مشابه در کلکسیون انار ساوه نسبت به کاهش حجم ژنوتیپها اقدام نمود تا هزینههای نگهداری و مدیریت آنها نیز کاهش یابد. همچنین نسبت به انتخاب بهترین بارکد گیاهی جهت شناسایی، تفکیک و تعیین میزان تنوع ژنوتیپها جهت استفاده در برنامههای اصلاحی استفاده نمود. مواد و روش ها: در این مطالعه، ۵۸ ژنوتیپ موجود در کلکسیون انار ساوه توسط ناحیه بارکد [۱]ITS مورد بررسی قرار گرفت. پس از توالییابی، ابتدا تمام توالیها در سایت NCBI برای صحت ناحیه مورد نظر بلاست و پس از اطمینان از ناحیه گیاه مورد نظر (انار)، کیفیت توالیها با نرم افزار Chromas سنجیده و علاوه بر حذف توالی M۱۳، ابتدا و انتهای توالی حذف و همچنین توالیهای بیکیفیت حذف گردیدند. پس از آن برای انجام همردیفی چندگانه به روش clustalW با استفاده از نرم افزار MEGA اقدام به آنالیز بیوانفورماتیکی گردید. نتایج: نتایج نشان داد که میزان موفقیت تکثیر این ناحیه از طریق PCR، ۷۹ درصد بود. همچنین موفقیت توالی یابی این ناحیه ۶۸/۷۴ درصد شد. محتوای GC این ناحیه برابر با ۲۳/۶۴ درصد گردید. کمترین فاصله ژنتیکی برای این ناحیه (۰۰۵/۰) بین ژنوتیپهای ملس طبس با چترود شیرین و ترش دورگ رفسنجان با گلوبلند بافق و بیشترین فاصله ژنتیکی (۳۱۴/۵) بین ژنوتیپهای گل مگسی تفت با ژنوتیپهای دانه سیاه اردستان، پوست قرمز زنجان، ملس پاوه، پیوندی اشکذر و دانه قرمز زواره بود. نتایج درخت فیلوژنتیکی نیز نشان داد که ژنوتیپهای وحشی تامین خاش، دومزه باغملک ایذه و دورگ ملسبجستان و گلمگسی تفت هرکدام در گروههای مجزا و سایر ژنوتیپها در گروههای دیگر قرار گرفتند. نتیجه گیری: بطور کلی ژنوتیپهای اردستان، خاش، گل مگسی تفت، ملس پیوندی اشکذر، زنجان، پاوه، زواره و راور بیشترین تنوع و فاصله ژنتیکی را با سایر ژنوتیپها داشتند که میتوان با توجه به سایر خصوصیات ژنوتیپها به عنوان والدین جهت برنامههای اصلاحی از آنها استفاده نمود. همچنین با توجه به اینکه این ناحیه برخلاف نواحی دیگر، حامل هر دو ژن پدری و مادری است و نیز بدلیل تسهیل تکثیر و موفقیت توالی آنها، ناحیه مناسبی از نظر توانایی نشان دادن تنوع ژنتیکی بین ژنوتیپها تشخیص داده شد که میتوان در تحقیقات بعدی از آن استفاده نمود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهروز مرادی عاشور
استادیار، مرکز تحقیقات، آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، همدان، ایران
محمد ربیعی
استادیار، گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
بهروز شیران
استاد،گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
مجتبی نورآئین
گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه مراغه مراغه، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :