کارکرد (اخلاقی) هنر و ادبیات در معنابخشی به زندگی از منظر فیلسوفان اگزیستانسیالیست (سارتر، هایدگر، نیچه و کامو)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 109

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICCACS05_0319

تاریخ نمایه سازی: 23 مرداد 1402

چکیده مقاله:

در دوران تجدد، یاس و بی معنایی بر روح و جان انسان متمدن چیره گشته و باعث شده است تا ارزشهای اخلاقی که بشر همیشه به آن بهچشم ارزشهای ماوراء عقلی نگاه می کرد، بی ارزش شده و معنای خود را از دست بدهند. بنابراین بررسی و تبیین ضرورت انکارناپذیر نقشو اهمیت معنا در زندگی اهمیت دوچندان یافت و اندیشمندان را بر آن داشته تا به آن عطف نظر نمایند. در این میان فیلسوفاناگزیستانسیالیست به واسطه ی ماهیت موضوع که نظر به ذات و حقیقت انسان است، به آن توجه بیشتری کردهاند. در این پژوهش تلاششده است تا به روش توصیفی و تطبیقی، ضمن بررسی نسبت بین هنر و ادبیات با فلسفه ی اگزیستانسیالیسم، به مهمترین مسئله ی زیستیبشر امروز، به طریق نقش هنر در معنابخشی به زندگی، پاسخ داده شود. رویکردی که در آن تراژدی به مثابه یک الگوی هنری قابل تعمیمبه جهان امروزی، میتواند همچون راهنمایی برای ساختن ارزشهای نو و متعاقب آن ساختن معنا، عمل کند. در نتیجه خواهیم دید که ازمنظر سارتر، هایدگر، نیچه و کامو هنر و ادبیات نقش انکارناپذیری در معنابخشی به زندگی ایفا می کنند، این روند معنابخشی از ارتباط بیناثر هنری و هنرمند آغاز شده و درنهایت در ارتباط با مخاطب به تکامل می رسد.

نویسندگان

زینب عرب

دانشجوی دکتری فلسفه هنر، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران