میزگرد ادبیات عرفانی

سال انتشار: 1379
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 47

فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MATIN-2-7_002

تاریخ نمایه سازی: 26 آبان 1402

چکیده مقاله:

حال که سخن در باب شطحیات است و شرط شطح بودن سخن آن است که از مصدر انسان کامل و عارف واصل در حالتی خاص صادر شده باشد، آیا می توانیم تعابیر قرآنی مثل «و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی»؛ را که در این کتاب آسمانی به صورت تناقض نما به چشم می خورد، به گونه ای که به ساحت مقدس قرآن کریم خدشه ای وارد نشود شطحیات بنامیم؟ به تعبیر دیگر، آیا در ادبیات قرآنی شطح گویی قابل فرض و بحث است یا نه؟ اعوانی: تا شما آن را با چه منطقی در نظر بگیرید. سخن سربسته گفتی با حریفان خدا را زین معما پرده بردار متین: اگر بتوانیم به قیاس آیات الاحکام، آیات الاخلاق و غیره، آیاتی را در قرآن کریم در نظر آوریم که به لحاظ مضامین عرفانی به عنوان «آیات العرفان» یا «الایات العرفانیه» قابل نام گذاری باشند، پرسش این است که اولا، جایگاه این قبیل آیات در مقایسه با سایر آیات قرآن و نیز سایر تعابیر بلند ادبی چیست؟ ثانیا، اعمال این تقسیم و تفکیک در آیات تا چه حدی صحیح است؟ شیخ الاسلامی: در پاسخ به این پرسش باید عرض کنم که اگر نگاهی کلی و جمعی داشته باشیم، نمی توانیم به قیاس آیات الاحکام یا آیات الاخلاق و نظایر آن آیات العرفان داشته باشیم زیرا همان طور که عرض شد سراسر قرآن عرفان و حکمت و معنویت است."