اثربخشی بهزیست درمانی ( WBT)بر کاهش افسردگی و رشد شخصی زنان مبتلابه وسواس

هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بهزیستدرمانی بر کاهش افسردگی و رشد شخصی زنانمبتلا به وسواس فکری- عملی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بودند از تمامی زنان مبتلا بهوسواس فکری- عملی مراجعه کننده به کلینیکهای حرم مطهر و کلینیک خانه مهر در شهر مشهدکه 03نفر از زنان مبتلا به وسواس فکری- عملی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنواننمونه پژوهش انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. درمطالعه حاضر پس از انتخاب و جایگزینی آزمودنی ها، برای افراد گروه های آزمایشی، جلساتبهزیست درمانی به مدت هشت جلسه برگزار شد. ابزار های مورد استفاده در پژوهش عبارت بودنداز: پرسشنامه وسواس- اجبار ییل براون، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)پرسشنامهافسردگی بک. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایجنشان داد که بین میانگین نمره کل افسردگی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد.براساس این یافته ها می توان گفت بهزیست درمانی برکاهش افسردگی زنان مبتلا به وسواس فکریو عملی موثر بوده است. همچنین نتایج نشان داد که در خصوص مولفه های متغیر بهزیستی روانشناختی، میانگین خود پیروی، سلطه بر محیط، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدفمندی وپذیرش خود در مقیاس بهزیستی روانی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار دارند. بر اساساین یافته ها می توان گفت بهزیست درمانی بر رشد شخصی زنان مبتلا به وسواس فکری و عملی موثراست

کلیدواژه ها:

بهزیست درمانی ، افسردگی ، رشد شخصی ، وسواس