زمینه های استبداد عقیدتی از منظر قرآن و نهج البلاغه

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 375

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ASOCONF03_059

تاریخ نمایه سازی: 8 تیر 1398

چکیده مقاله:

هر نوع خودکامگی در رای و فرمانروایی را، استبداد می گویند. استبداد عقیدتی یکی از شعبه های استبداد است. در قرآن کریم به اشراف زورگو، مستکبر، فراعنه و مترفین، مستبد گفته می شود. استبداد عقیدتی عبارت است از: ارادت خود سرانه که منسلکین در ذی سیاست روحانیه به عنوان دیانت،اظهار و ملت جهول را به وسیله فرط جهالت و عدم خبرت به مقتضیات کیش و آیین خود، به اطاعت وا می دارند و این اطاعت و پیروی چون غیر مستند به حکم الهی است، لهذا از مراتب شرک می باشد. و هم چنین می توان گفت که مقصود از استبداد عقیدتی این است که گاهی فرد در برابر تغییر اعتقاداتش، استبداد و استکبار می ورزد و گاهی نیز از طریق اعتقاداتش استبداد و استکبار میورزد و ادعای الوهیت می کند و انتظار دارد که مردم، او را به عنوان خدا و رب، تعظیم و عبادت نمایند و در برابر او سر تسلیم و بندگی فرود آورند. در قرآن کریم و نهج البلاغه به استبداد عقیدتی توجه خاص شده است. آموزه توحید و خداپرستی قرآن کریم و اندیشه نورانی امام علی (ع) به هیچ وجه با استبداد و خودکامگی سازگار نیست، بلکه در سراسر قرآن و نهج البلاغه ، ناسازگاری با استبداد و خودسری و خود کامگی مشاهده می شود.

نویسندگان

علی محمد انصاری فرد

گروه علوم قرآن و حدیث، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران

یداله ملکی

گروه علوم قرآن و حدیث، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران