بررسی ساختار کلی شاهنامه کهن با نگرشی توحیدی و بر اساس سیرت پادشاهان

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 362

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SSRCONF01_055

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

چکیده مقاله:

شاهنامه فردوسی تاریخ کهن ایران زمین است که پنجاه دوره پادشاهی را از پیدایش تمدن نژادآریایی تا فروپاشیحکومت ساسانیان به دست اعراب را شامل می شود. در مورد ساختار کلی شاهنامه نظرات متفاوتی ایراد شده است. بعضی ازمحققان شاهنامه را به سه بخش اسطورهای، حماسی و تاریخی تقسیم کرده اند و برخی دیگر شاهنامه را دارای دو بخشاسطورهای و تاریخی می دانند؛ اما در این مقاله سعی شده است که ساختار شاهنامه کهن با نگرشی توحیدی و بر مبنایسیرت پادشاهان تقسیم بندی شود. از این رو، توجه به زوایای اندیشه و باور پادشاهان ایران زمین از اهمیت ویژه ای برخورداراست. حکیم توس، آیین حکمرانی و حکومت توحیدی را در قالب قصه ی حاکمان مطرح کرده است. این تحقیق نشان میدهد شاهنامه دارای دو دوره متفاوت است. دوره اول شاهنامه که از پادشاهی کیومرث آغاز می شود و تا پایان نیمه اولحکومت جمشید یعنی قبل از عصیان او ادامه می یابد، پادشاهانی خداپرست هستند که بنا بر سیرتشان از خودپرستی بهدوراند و حکومت آن ها در راستای خدمت به خلق می باشد. در این دوره بین مردم و پادشاه یک رابطه پدر و فرزندی برقراراست و پادشاه با دو خصیصه ی عشق به خالق و عشق به خلق تنها به عبادت خالق و خدمت به خلق می پردازد و در حقیقتپادشاه خداپرست و پرستار مردمش است، اما در دوره دوم شاهنامه که از نیمه دوم پادشاهی جمشید و با طغیان و سرکشیاو آغاز میشود، برخلاف گذشته، این مردم هستند که پرستاران و خادمان سلطان هستند و شاه به عنوان شخص اول مملکتبا خودپرستی تمام (که نقطه مقابل خداپرستی است) هر آن چه را که خوب است، تنها برای خود می خواهد و با مبتلا شدنپادشاه به بیماری خودپرستی و شرک، نظام شرک جای نظام توحیدی گذشته را می گیرد.

نویسندگان

رمضان بشاره صیفی

دکتری زبان و ادبیات فارسی