جلوه های آب در شاهنامه ی فردوسی

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,266

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

WATERCULTURE01_020

تاریخ نمایه سازی: 19 مهر 1399

چکیده مقاله:

در اسطوره ی ملل مختلف، جهان را متشکل از چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش شرح کرده اند، عناصری که در تضاد با یکدیگر و دافع وتخریب کننده ی یکدیگر هستند و با درآمیختن منظم و متعادل آنها و قرارگرفتن هر یک در مکان و مدار معین خود، جهان مادّی شکل گرفت. ایرانیان از همان عصر زندگی فردوسی کشاورز بودند و آب در همه ی ابعاد زندگی آنها نقش حیاتی و ملموسی داشته و به دلیل اقلیم ناپایدار ایران، آنها گاهی با خشک سالی هایی طولانی مواجه می شدند که باعث قحطی و سخت شدن زندگی مردم میشد، فراوانی آب برای آنها به معنی رفاه و فراوانی نعمت و کمبود آب و خشک سالی برای آنها به معنی فقر، گرسنگی، بدبختی و مرگ و میر بود، لذا آب در شاهنامه حضوری متنوع و زیبا دارد و گاهی کاربردهایی منحصر به فرد و حیاتی از آن شده و فردوسی، این حکیم دانا و زیرک، به زیبایی هرچه تمام جلوه های مختلف آن را به نمایش در آورده است؛ فردوسی در داستان هوشنگ بعد از ماجرای کشف آتش و رواج آهنگری قبل ازاینکه به شرح ساختن شمشیر و نیزه بپردازد، از ساختن تیشه و ارّه و استفاده از آنها برای ساختن سدّ، کنترل آب و رواج کشاورزی و دام -داری و پرهیز از شکار بی رویه سخن گفته و این زیرکی فردوسی، نقش بسزایی در تشویق سلطان غزنوی برای ساخت سدها، جهت کنترل بهینه ی آب و حفظ بهتر محیط زیست دارد. عبور از دریا یا رودخانه ی ژرف و خروشان بدون سوار شدن بر کشتی یا قایق، مسیری است که توسط سرنوشت برای شاه یا قهرمان داستان معین شده و شاه یا قهرمان با عبور از آن به رستاخیز و زندگی مجددی دست می یابد و "فر آریایی" و داشتن کفایت و لیاقت شاهانه همیشه با آب در ارتباط بوده. عبور از آب به عنوان آزمونی از ماده است که در غالب عبور از دریا یارودخانه ای خروشان و مواج جلوه گر شده و شاه یا پهلوان برای چیره شدن بر دشمن بدون استفاده از قایق یا کشتی به دل آب می زند و سربلند از آن بیرون می آید. برای شخصیت های داستان، غسل دادن و عبور از آب به منزله ی مرحله ای از زندگی است که در آن از زندگی قبلی خود جدا و وارد یک زندگی تازه و یک تولد تازه می شدند، آب به عنوان نمادی برای زندگی در زمینه ی زندگی تازه همیشه مد نظر اسطوره پردازان ازجمله فردوسی بوده است که در غالب غسل دادن یا عبور از دریا و رودخانه جلوه گر شده. فردوسی در شاهنامه، بارها درتعریف تشبیه ی و استعاری از مردم، آنها را "آب و خاک" نامیده و اشاره به خلق آدمیان از آب و خاک میکند؛ معمولاً در کنار استفاده ها از این تشبیه، شخصیت های پاک داستان، در جنگ یا مناظره با شخصیت های ناپاک و دیو و شیاطین بودند. آب و خاک در کنار عامه مردم، به پاک بودن عده ای در کنار و آمیخته ی با ناپاک ها اشاره دارد که اینجا، آب در تعبیر پاکی و خاک، بیان پلیدی هاست. فردوسی به عنوان یک عارف، به خوبی عرفان را در کالبد حماسه قرار داده، در عرفان گفته شده جسم فانی انسان از خاک آفریده شده که خود یکی از عناصر چهارگانه ی تشکیل دهنده هستی است و در شاهنامه، خاک نماد فنا، پستی، کثیفی و بی ارزشی است؛ در مقابل، آب نماد زندگی، زایندگی،پاکی و گوهر وجودی است و همواره عنصری مقدس و ارزشمند به شمار می رود، در شاهنامه گاهی آب همان روح خداوندی و مقدس انسان و همان حقیقت وجودی است که مولانا از آن به عنوان "عشق" یاد کرده و در تصویرسازی های مقدس، معمولاً خداوند یا شخصیت ها و جلوه های غیر مادی و قدیس از فراز آب یا ابرهای باران زا یا درون آب ظاهر می شوند. در تعریف بشر به عنوان "آب و خاک" اشاره به دمیده شدن روح خداوندی در جسم خاکی انسان دارد که به آن ارزش و برتری نسبت به دیگر مخلوقات داده و عزت و جاودانگی از آنجا سرچشمه می گیرد و از این رو آب نماد "جاودانگی" است و بعد روحانی انسان، همان بعد جاودان اوست. در اسطوره آب نماد جاودانگی است و آب حیات یکی از گنج های مهمی است که قهرمانان برای دست یابی به آن دست از تلاش نمی کشیدند. چون آب نماد زندگی و آبادانی است،گوهری که با استفادة آن به ابدیت و فناناپذیری می رسند، آب است. بخشش، پاداش، نعمت، فراوانی، ثروت زندگی، بقا، منشا زندگی، عنصرپاک کننده، سخاوت، بزرگی و شرف و عزت، عدل و داد و... اغلب موضوعاتی هستند که فردوسی آن ها را به آب مانند کرده و علاوه برکاربردهای حماسی فراوان، از کاربردهای بلاغی آب نیز بهره برده است.

نویسندگان

منصور پیردادی ریگی

دانشجوی کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ولایت ایرانشهر