تحلیلی بر دیدگاه جهانشناختی مذهبی هخامنشیان بر اساس معناکاوی نقوش به جای مانده در معماری هخامنشی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 183

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_IAEJ-4-2_005

تاریخ نمایه سازی: 28 آذر 1400

چکیده مقاله:

معماری باستان جلوهگاه نقش های هنری است که روی آن به زیباترین اسلوب طراحی می گردد. این نقش ها اگرچه در نگاه اولچشم نوازی می کنند، اما در نهان خود معنایی مستتر دارند که با فهم آنها، به دلایل چرایی ایجاد چنین نقوشی در فضایمعماری باستان، پی می بریم. این آگاهی می تواند ما را با تفکر و اعتقاد جهان شناختی گذشتگان پیوند دهد. در این میانهخامنشیان به عنوان بزرگترین امپراتوری ایران معماری های عظیمی چون پاسارگاد، شوش و تخت جمشید دارند که بر جایجای این معماری های عظقم نقوشی معنادار تجلی یافته اند؛ چرا که بناهایی که ساخته و نقوش روی آن پرداخته می شوند بهدستور و با نگاه اعتقادی شاهان به عنوان بالاترین الگوی سیاسی و مذهبی جامعه اجرا می گردد. از این رو در باب دیدگاهجهان شناختی هخامنشیان؛ یعنی مذهب و نگاه فکری آنان نظریات متفاوتی از سوی پژوهشگران ارائه شده است که هیچ کدامبه صورت قطعی بیان نشده اند؛ بنابراین بررسی نقوش به جای مانده از تمدن هخامنشی می تواند ابهامات ناشی در این زمینه راتا میزان زیادی بر طرف کند. بر این اساس در این پژوهش نگارندگان درصدد پاسخ به این سوال هستند که نقوش نمادین ایجادشده بر معماری هخامنشیان با کدام نظریه موجود در زمینه مذهب هخامنشیان منطبق بوده و آن را می توان محتمل تر از دیگرنظریه ها دانست؟ بر این اساس در پژوهش پیش رو که به روش تحلیلی- تطبیقی و به صورت مطالعات کتابخانه ای صورت پذیرفته است، ۸ نقش از سه محوطه پاسارگاد، شوش و تخت جمشید شناسایی، طبقه بندی و سپس بررسی و تحلیل معناییشدند. پس از تحلیل تطبیقی و معناکاوی نقوش مشخص گردید که پرستش چندخدایی با مرکزیت پرستش اهورامزدا و نفوذنگاه مذهبی تمدن میان رودان و پیش آریایی (عیلامی) در نگاه مذهبی هخامنشیان رواج داشته است که این امر با نظریههنوتئیست بودن هخامنشیان منطبق است.

نویسندگان

مریم ظهوریان

دانش آموخته دکتری باستان شناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران

سامان فرزین

استادیار گروه باستان شناسی، دانشکده هنر، دانشگاه بیرجند