مناشی و بنیادهای فلسفی فرهنگ از منظر حکمت متعالیه

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 297

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_KSIU-20-69_006

تاریخ نمایه سازی: 27 دی 1400

چکیده مقاله:

پرداختن به نظریه فرهنگ در میان فیلسوفان مسلمان پیشینه چندانی ندارد و فرهنگ در مفهوم امروزین آن، اساسا پدیده ای مدرن به حساب می آید. از سویی، با در نظر گرفتن این واقعیت که تا کنون نظریه محض فرهنگ، متناسب با اقتضائات بومی جامعه ایرانی- که مورد اجماع نیز باشد- تدوین نشده است. لذا در این مقاله با بهره گیری از دیدگاههای اندیشمندان نوصدرایی، به تبیین چیستی منشا فرهنگ و بنیادهای فلسفی آن از دیدگاه حکمت متعالیه پرداخته شد. روش: این مطالعه با روش کیفی مطالعه اسنادی و تکنیک مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: این کوشش نظری به نوعی درآمدی تاسیسی بر «فلسفه فرهنگ» با رویکردی بومی است. لذا در این مقاله صرفا به الزامات و فصول محوری و زمینه ساز این مطالعه؛ یعنی بازخوانی بسترهای مفهوم امروزین فرهنگ، تبیین نسبت ساحات معنایی آن با اصول حکمی- فلسفی مبنا در فهم فرهنگ و پاسخ به چیستی منشا مفهوم فرهنگ از دیدگاههای مختلف دست یافته ایم. نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه می توان به ارائه تعریفی بومی از فرهنگ، تبیین اصول فلسفی چون اصل واقعیت، اصالت وجود، فهم تشکیکی از وجود، اتحاد معانی مجرد و... در شکل دهی به هویت مفهومی فرهنگ، چیستی منشا فرهنگ و احصای ساحات معنایی آن از منظر حکمت متعالیه اشاره کرد.

نویسندگان

علی جوادی

دانشجوی دکترای سیاستگذاری فرهنگی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی- اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

حمیدرضا ملک محمدی

دکترای علوم سیاسی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.

عبدالحسین کلانتری

دکترای جامعه شناسی، استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران