حاکمیت شرکتی و معیارهای مالی و رفتاری عملکرد شرکت

پیدایش ایده های موجود در مورد حاکمیت شرکتی به سال ۱۷۷۶ برمی گردد. در این زمان آدام اسمیت در اثر معروف خود «ثروت و ملل » موضوع جالبی را در مورد مراقبت از پول سهامداران توسط مدیران شرکت بیان کرد. مطالعه حاضر با استفاده از روش اسناد کاوی و مطالعه متون موجود در حوزه حاکمیت شرکتی با هدفی علمی شرایط و پدیده های مورد بررسی را توصیف می کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اندازه شرکت، اهرم مالی و سودآوری شرکت بر کیفیت حاکمیت شرکتی تاثیر مثبت معناداری دارد. از سویی دیگر، حاکمیت شرکتی با دو شاخص بازده دارایی ها و بازده سرمایه ارتباط دارد. نفوذ مدیر عامل، سهامداران نهادی و تعداد اعضای هیات مدیره با بازده دارائیها دارای ارتباط معنیدار است و بازده سرمایه ارتباط معنیدار با تعداد مدیران موسسه حسابرسی، نفوذ مدیر عامل، تمرکز مالکیت و دوگانگی وظیفه مدیر عامل دارد. در حالی که متغیرهای اندازه هیات مدیره استقلال اعضای هیات مدیره و کیفیت حسابرسی بر کارآیی مدیریت سرمایه در گردش، تاثیر معناداری نداشتند. علاوه بر این، حاکمیت شرکتی قوی، رفتار نامطلوب مدیران معاملات غیر معمول با اشخاص وابسته و مدیریت سود) را نیز کاهش می دهد. به طور کلی، تقویت حاکمیت شرکتی منجر به بهبود معیارها و سنجه های مالی و رفتاری مورد علاقه سهامداران و سایر ذی نفعان شرکت ها می شود.

کلیدواژه ها:

حاکمیت شرکتی ، مدیریت سود ، عملکرد شرکت ، رفتار مدیران