ابتکارات صدرالمتالهین و برخی فیلسوفان متاخر در حل معمای شناخت

سال انتشار: 1380
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 108

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PFK-3-9_001

تاریخ نمایه سازی: 23 تیر 1401

چکیده مقاله:

مسئله چگونگی امکان پذیر بودن معرفت همواره از مهم ترین مسائل فلسفی درباره معرفت بوده است که از دیرباز فیلسوفان بدان توجه کرده و راه حل های متفاوتی برای آن ارائه داده اند. فیلسوفان مسلمان نیز در بحث وجود ذهنی تلاش کرده اند تا ضمن تعریف علم به تمثل حقیقت شی ء یا حضور ماهیت شی ء در نزد مدرک، چگونگی مطابقت ادراک را با شی ء ادراک شده، تبیین کنند.سرانجام در این تلاش ها ملاصدرا با عنایت به حصول مفهوم شی ء در ذهن، نه ذات و حقیقت آن و نه فرد و مصداق آن و تفکیک بین حمل اولی و حمل شایع، به حل معما و پاسخ گویی به شبهات مربوط پرداخته است. علاوه بر این، تلاش دیگری نیز از طرف برخی فیلسوفان متاخر بر پایه انتزاع مفاهیم فلسفی از تامل حضوری در رویدادهای نفسانی و شکل گیری قضایای اولی از آن مفاهیم، صورت گرفته و چنین قلمداد شده که صدق این قضایا قطعی است و آنچه با رعایت اصول و ضوابط منطقی از آنها به دست آید تابع ارزش آنها بوده و بنابراین، صدق آن قطعی خواهد بود. در این مقاله برآنیم تا ضمن بررسی و تحلیل نظر ملاصدرا در بحث وجود ذهنی، بر اساس برداشت های مختلفی که از آن شده است، و نیز نظر برخی فیلسوفان متاخر در حوزه مفاهیم فلسفی، میزان توفیق آنها را در مسئله چگونگی امکان پذیر بودن معرفت و دست رسی به واقع تعیین کنیم. 

نویسندگان

مرتضی حاج حسینی

عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان