تحلیل مبانی انسان شناختی نظریات جبر محور «سلطه امپریالیستی »

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 107

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_POEN-6-11_001

تاریخ نمایه سازی: 5 مرداد 1401

چکیده مقاله:

رسم استثمارگران و سلطه طلبان از آغاز بر این بوده است که همیشه از اهرم های فکری و فرهنگی در کنار اهرم های زور و مادیات، برای کنترل سلطه شدگان و توجیه و تثبیت رفتار سلطه طلبانه خود بهره بگیرند تا علاوه بر اقناع و همراهی اختیاری و حتی رضایت مندانه سلطه شدگان، بتوانند از این امر به عنوان توجیهی در مقابل پرسشگری وجدان های بیدار و قضاوت های عادلانه بهره ببرند.این اهرم های فکری و فرهنگی گاها در قالب نظریه هایی مطرح می شود که دارای مبانی انسان شناختی خاصی است که سلطه طلبان نه تنها هیچ داعیه ای برای آشکار ساختن آن نداشته بلکه برای جلوگیری از رسوا شدن با تلاشی عامدانه، سعی بر پنهان نگه داشتن آن نیز داشته اند. این مقاله با روش اسنادی وتحلیل محتوای تاریخی، به دنبال تبیین و تقسیم بندی منطقی نظریات «جبر محور» و تحلیل مبانی انسان شناختی آنها می باشد. پررنگ بودن ابعاد «من محوری»، «موجود برتر انگاری»ویا«موجود برگزیده انگاشتگی» از جمله محورهای اساسی این نظریات است که «حقیقت یابی» و حتی «حقیقت سازی» را که خصوصیت عنایت شده به «سلطه طلبان» از جانب «خدا » و یا «طبیعت » قلمداد کرده و با یک نگاه «انسان درجه دومی » و یا «غیر انسانی» به سلطه شدگان، سلطه گران را شایسته و یا بایسته رهبری و بهره مندی از کل منافع این عالم معرفی می کنند.

نویسندگان

محمد دین محمدی

مربی گروه زبان فارسی و مطالعات اسلامی دانشگاه مجازی المصطفی