رستاخیز کهن الگوهای یونگ در داستان «بیدار کردن ابلیس معاویه را خیز وقت نماز است»

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 155

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_QPA-4-12_002

تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1401

چکیده مقاله:

کهن الگوها صورت های ازلی مشترک در ذهن و ضمیر ناخودآگاه جمعی افراد بشر هستند که در هر دوره ای به صورت عقاید رایج آن دوره خود را نشان می دهند و نگرش آن ها می تواند شناخت ما را در مورد جریان های عمیق فرهنگی،ادبی و مذهبی در دوره های تاریخی افزایش دهد. یونگ در آثار خود از کهن الگوهای متعددی نام می برد و هر یک از آن ها را به تنهایی و در پیوند کلی باهم در شمار پرمعناترین تجلیات ناخودآگاه جمعی به شمار می آورد. در این مقاله کهن الگوهایی یونگ در قالب داستانی از دفتر دوم مثنوی)بیدار کردن ابلیس معاویه را خیز وقت نماز است) تحلیل گردیده در این پژوهش بادید مکتب روانکاوی یونگ و از منظر کهن الگویی به جهان شعری مولانا نگریسته شده و مشخص شد که این دسته از کهن الگوها تاثیر بسزایی بر ذهن و زبان این شاعر داشته اند. همچنین تاثیر کهن الگوهایی نظیر عشق، مرگ،تولد دوباره، قهرمان، و ... که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده اند، در شعر مولانا بررسی شده است.داستان بیدار کردن ابلیس معاویه در سه بخش شخصیت، نماد، موقعیت مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است.

نویسندگان

آزاده ابراهیمی پور

دانش آموخته دکترای زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد علوم و تحقیقات تهران.تهران، ایران