تعیین رابطه عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 121

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JRRH-2-2_006

تاریخ نمایه سازی: 12 مهر 1401

چکیده مقاله:

سابقه و اهداف: باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روان شناختی نقش مهمی برعهده دارند. دانشجویان جزو منابع معنوی جامعه و ظرفیت های اجتماعی هستند و از نظر استعداد، خلاقیت و پشتکار، نیروهایی برگزیده به شمار می روند؛ و لازمه ی پیشرفت تحصیلی و زندگی موفقیت آمیز آنان، برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در همه ی بعدها و همچنین بذل توجه به دیگر مداخله های تاثیرگذار در محیط یادگیری است. این تحقیق با نگاهی روان شناختی، به مطالعه ی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان پرداخته است.مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی، به بررسی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در میان دانشجویان پرداخته است. نمونه ی پژوهش شامل ۱۸۳ دانشجو(۸۸ مرد و ۹۵ زن) بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب انتخاب شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از آزمون معبد- دو گلذاری؛ و برای سنجش سلامت روان، از آزمون GHQ-۲۸ استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS(نسخه ی ۲۲) و با اجرای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، با اختلال های جسمانی و روانی، رابطه ی منفی معناداری دارد. نتیجه های تحلیل رگرسیون خطی، نقش پیش بینی کنندگی عمل به باورهای دینی در سلامت روان کل و مولفه های آن را تایید کرد(۰۵/۰P<)؛ به طوری که عمل به باورهای دینی، ۲۳٪ از واریانس سلامت روان کل؛ و ۲۳٪ از واریانس جسمانی سازی، ۱۹٪ از واریانس اضطراب و بی خوابی، ۲۷٪ از واریانس بدکارکردی اجتماعی؛ و نیز ۲٪ از واریانس افسردگی، را تبیین می کرد.نتیجه گیری: عمل کردن به باورهای دینی باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان می شود. با توجه به تاثیر مثبت باورها و عمل های مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی فعالیت های بهداشت روانی، به ویژه درباره ی دانشجویان، توصیه می شود.

نویسندگان

حسین محمدی

گروه روان شناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران

محمدامین مرتضوی

گروه روان شناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران

محمدرضا موسوی

گروه روان شناسی بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران

غلامحسین جوانمرد

گروه روان شناسی، دانشگاه پیام نور، تبریز، ایران

علیرضا منفردی

گروه روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران